یه هفتس باشوهرم قهرم میخاستم ببره منوبانک شبش تاصبح باگوشی بیداربودصبحم تاظهرخابیداصلاانگارنه انگارکه میخاست منوجایی ببره منم باهاش حرف نمیزنم اصلاانگارمن براش وجودندارم تاصبح توگوشیه براعکساوشمارهای گوشیش رمزگذاشته کلنم رمزگوشیشومن نمیدونم هرروزعوض میکنه جامون جداست سالی یه باررابطه اگه داشتع باشیم اصلامیل وتمایلی حتی به صحبت بامن ندارع چندین باره راجب چیزی میخام حرف بزنم میگه خابم میادبعدش میبینم بیداره توگوشیه ازش متنفرم اماچع فایده پشتوانه براطلاق ندارم ودوتابچع دارم