چرا وقتی عروس هیچ کاری نکرده با خانواده همسرش هزارجور انگ بهش میچسبونید ک چرا ب ننه بابام زنگ نزده خب به تو چه اخه شاید اونا همینجوری باهم خوبن و حال میکنن وای خدا
اگ ی روز من میخام اینجوری خواهرشوهر بشم از الان منو ببر پیش خودت لااقل خواهرشوهر اونور بشم جهنمیارو عذاب بدم
حرف دل منو زدی بخدا
بچه ای ک گوشی نداره وازگوشی بقیه ب تایپیک زدن استفاده میکنه نشون مبده ک هنوز ب شعور کافی نرسیده یکم چرت پرت نوشته
زنداداشت عزاداره خونه هم ک تو روستاتون دارین مرض دارین اویزون یکی بشین بریم مراسما شرکت کنین برگردین
افرین😂
🤣🤣خواهر شوهر من روزای اول خودشو زده بود موش مردگی انقد دوسش داشتم هرچی برا خودم میکرفتم برا اونم شبیهش می‌گرفتم خلاصه خیلی اوکی بودیم باهم تا دستش رو شد واسم مهمون بودیم ی شب بعد من با دختر خاله شوهرم نشسته بودیم تعریف میکردیم خواهر شوهرم اومد نشست پیش ما خلاصه ی ده دقیقه بعد من پاشدم برم دستشویی رفتم و اومدم دیدم مادرشوعرم نگاه تو صورتم نمیکنه با اخم و دعوا جوابمو میذه بعد گفتم چیزی شده کف چرا تا دختر من نشسته پیشت پاشدی گفتم لامصب رفتم دستشویی🤣🤣🤣 بعد همسرم گف تا تو رفتی خواهرم دویید رف درگوش مامانم پرش کرد و من ازون موقع فهمیدم با چه عفریطع ای طرفم ک سر ی چیزی ب این کوچیکی دعواراه میندازه
