سلام
اگه دوتا تاپیک قبل بخونید متوجه میشید من چشمم عفونت کرده خیلی شدید شایدم همین ویروس چشمی جدید باشه بعد از دیروز عصر دگه همینطوری داشت بدتر میشد و گوشه چشم خیلی چرک میکرد منم با گوش پاکن چرک هایی که گوشه چشم بود پاک میکردم دیشب فقط قرمز بود ولی از آخرای شب ورم کرد شدید و خیلی کوچیک و تنگ شد منم کلا دیشب از جون خودم کشیدم تا نیم ساعت چشمام میبستم مژه هام به هم میچسبیدن کلا بدنم عفونت کرده شدید
بعدش من خیلی داشتم اذیت میشدم فقط منتظر بودم بابام از سرکار بیاد منو ببره درمانگاه حالا که اومده مادرم بهش گفت اونم برگشت گفت این هیچ مرگش نمیشه بادمجون بد آفت نداره مادرمم میگفت نه چشم خطرناکه نمیتونیم بی اهمیت باشیم بعدش پدرمم میگفت این ارزش نداره بخوایم ببریمش دکتر🙂
آخه چرا؟
مگه من چکار کردم؟
دلیل کاراش فقط اینه من یه خواستگار داشتم رد کردم و ایشون فکر میکنه من قراره تا آخر عمرم تو خونش بمونم و به قول خودش سربار باشم
بخدا که الان دارم تعریف میکنم فقط دارم با این چشم خرابم گریه میکنم🥲کاش زودتر این وضعیت درست میشد واقعا خسته شدم
سیستم ایمنی بدنم خیلی ضعیفه و همیشه کسل و خستم حتی حاضر نمیشه پول بده من برم آزمایش بدم ببینم مشکلم چیه ولی برای مامانم و بقیه اینطوری نیست فقط برای من🥲
بشدت خاله زنکه همش درباره این اون حرف میزنه غیبت همرو میکنه تا دختری ازدواج میکنه فقط میاد میگه که بگه همه دارن عروس میشن جز من با اینکه من فقط 20 سالمه😔