داییمو عمل کردن میخواستیم روز اول بریم عیادت خونشون گویا به مادرم گفته بود امروز حال ندارم کسی نیاد به شوهرم گفتم ۳روزه قهر کرده دیشبم زیر زبونی گف بریم من نرفتم
متنفرم از مرد قهرو
باید ب مادرشوهرت بفهمونی همچین مواقعی ب شوهرت غذا نده
و بگه عه مادر نگفتی ک. یکم غذا داشتیم خودمون خوردیم
تا دست از پا درازتر برگرده خونه
هر وقت دیر شده یکم اب اضفه کن در حد ته لیوان شعله رو یکم اضافه کن سریع دم میاره . هر کسی از بیرون که میاد خسته و گرسنه هست یه جور برنامه ریزی کن که حاضر باشه . شما که تو خونه تایم دست خودته . هر چند انقدر تند شده لابد خسته بوده اعصابش نکشیده . ولی وقتی راهش هست چرا تبدیل به چالش بشه؟
نه تنظیم کن مثلا من درست میکنم اگر زودتر اماده بشه میذارم رو سر بخاری تا گرم بمونه یا تابستون میذارم توی فر با شعله خیلی کم در حد نقطه نقطه . بخوای برنامه بریزی راه زیاده . الان یکم ناراحتی که تند برخورد کرده کارش درست نبوده . ولی یه سری چیزا خیلی ساده هست خیلی ساده هم مدیریت میشه حیفع واسه این چیزا تلخ بشه بینتون
