من بایه دختری۲ساله دوست بودیم سرکارم.
باهم کارمیکردیم وسرپرست کارگاه بودوخیلی همودوست داشتیم.
به دلایلی رفاقت ماتموم شدوباهم غریبه شدیم .
کل روزوباهم بودیم همه جاباهم میرفتیم وصبحانه وناهارباهم میخوردیم.
منم ازکارم اومدم بیرون ویجادیگه یکماهیه مشغولم.
اماخیلی دلم براش تنگ شده😭
من خیلی دوستش داشتم امایسریاتوکارگاه زیرابموزدن منوپیشش خراب کردن .