مادر من میخاست از پدرم بخاطر مسائلی جدا بشه و من یک عمو دارم کلا گفتم ت تاپیک قبل زنعموم یک روزی مادرمو میبینه از اونجایی که اصلا باهم ارتباطی ندارن ب مامانم میگم پس کی طلاق میگیری مگ نمیخواستی طلاق بگیری مامانم اون روز خیلی ناراحت شد تا الان البته یک چیزی زبونی بوده ولی الان مادرم سرزندگیشه و عموم رفت زن صیغه کرد و داره زنعموم رو طلاق میده این از ماجرای کارما ک ب چشم دیدم واقعا 🥲🥲🥲