دیشب نزدیکای صبح یعنی همش خواب دیدم توی خونه ی پدریم هستم خونه ای که بچگیام بزرگ شدم الان که سالهاست دیگه اون خونه نیست و کلا من یه شهر دیگه ام همش اونجا بودم توی خواب و اونجا پر از مار های قول پیکر بود که از یه شاخه به یه شاخه دیگه میپریدن و توی کل خونه هر طرف نگاه میکردم بودن خیلی وحشتناک بود تعبیر این چیه بنظرتون؟
خونه پدر منم پر جادو بود ما کلیل کاغذ عجب غریب پیدا کردیم اون موقع بچه بودیم نمیدونستیم چیه ریختیم دور بدون اینکه باطل کنیم من به نیت خونه پدری گوش دادم یه شب خواب دیدم یه عالمه بز سیاه که قیافشون شبیه شتر بود از رو در و دیوار پریدن بیرون همه رو جمع کردم بیرون کردم فقط یکیش با من برگشت اونم مال طلسم بخت خواهرم هست که الان چهل و هفت سالش هست هنوز مجرده نمیدونم چرا مال اون و باطل نکرد
اونی روگفتم که یه تایر ماشین ووهرش کوچیک بود یکیش بزرگ چون پنچرشده بود و مجبوری تایر کوچیک انداخته بود
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
0 ثانیه پیش
1 ثانیه پیش
1 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
