بنظرتون ازدواج میتونه راه نجات باشه

نه راه نجات نیست

چون اگه طرف مقابلت شخص درستی نباشه از چاله میافتی تو چاه🦦

نه .

تو ایران نه .

نه گاهی اوقات از چاله تو چاه افتادنه

جواب قطعی نداره 

اما بیشتر به سمت نه هست 

اگر به این بهانه ها بخوای ازدواج کنی و فرار کنی، چشماتو رو همه چی ببندی، هر کی اومد در زد بگی ، بله

از چاه میفتی تو چاله

اما اگه تونستی بمونی، با کسی ازدواج کنی که چند پله از اون چیزی که توش هستی، و چند برابر بهتر از بهترین مرد فامیلتون یا بهترین مردی که تو عمرتون دیدید، ازدواج کنی، اون وقت بردی

این ازدواج ، راه نجات از نظر من

وا چرا 

چی چرا؟

ازدواج و راه فرار دیدن؟

اره، خیلیا از وضعیتی که توشن راضی نیستن، و محکوم به اطلاعت، و موندن و حرف نزدن و خیلی چیزای دیگه

امیدوارم کسی تو این شرایط نباشه

یکی ه خاطره اعتیاد

یکی بخاطره وضع داغون مالی

یکی بخاطره محله، خونه و ...

یکی به خاطره سن بالا و میل به استقلال

و خیلی دلایل دیگه که شرایط خونه مساعد نیست برای طرف که بمونه، ولی به اجبار باید بمونه و تحمل کنه

نمیگم از حقمون دفاع نمی‌کنیم

اما چه کاریه؟

وقتی میدونیم ته اش تباهیه چرا باید شروعش کرد؟

اگر از خودت شناخت کامل داشته باشی

اهل کتاب و معاشرت باشی

اگه چشمات باز باشه

اگه دل به دل ندیو به اصطلاح تا طرف و دیدی آب از دهنت نیاد

اگه دقت کنی به رفتارش و ریزبین باشی

اگه نگی حالا درستش میکنم این که چیزی نیست 

و اگه از معیارات پایین نیایی و به هر کی راضی نشی

و خیلی اگه های دیگه، که به ناچار و فقط بخاطر اون فرار خواسته هاتو سرکوب نکنی، اون ازدواج نصیبت میشه

مشخصه که فقط داری به رفتن فکر میکنی

این همه آدم خوشبخت و موفق داریم، اینا شانسی موفق شدن؟خیر، آگاهانه ازدواج کردن

برعکسش تو همین سایت کلی خانم با ازدواجی ناموفق دیدیم ، نه یه ازدواج، بلکه ازدواج دومشون و حتی سووشون  هم به بدی اولی و دومی بوده

این یعنی چی؟یعنی فقط خواسته ازدواج کنه،خدا هم یکی بدتر از اون یکی گذاشته سره راش

چرا؟ چون درس عبرت(هنوز متوجه نشده کجای کار میلنگه) نگرفته از کارای قبلیش و این چرخه ادامه داره