2777
2789

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

همه اينطوري نيستنطيف داره از كم تا زيادمثل اتيسم ك طيف داره من ديدم با دارو كنترل هست اگه سبك زندگي ...

خبر ندارم من خدا کمکشون کنه

"و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین..."

من کل علائمش داشتم یعنی گوگل زدم و تست دادم همش داشتم بعضیا میگفتن نه نداری چمیدونم نمیشه و اینا ولی کم گمش حداقل ۵۰ درصد داشتم و

شروع کردم عادتای بدمو گذاشتم کنار و سبک زندگیمو عوض کردم دیگه اونجوری نیستم 

ینی باداروبحالت عادی برمیگردن

حالت عادی را نمیتونم را نمیشه با قطعیت گفت چون احتمالش کمه

اما کنترل میشه یعنی رفتارهای عجیب و غریبش کمتر میشه و قابل تحمل تر میشه

اما به طور قطع توقع حالت عادی نمیشه داشت متاسفانه اگر هم خوب بشن برگشت میکنه

ینی باداروبحالت عادی برمیگردن

بله در اكثر موارد

بعضيا خب سلولهاي مغزشون خيلي اسيب ديده و ب دارو درماني مقاومت دارن اونا شرايطشون سخت هست 

مث كسي ك تشنج ميكنه و سلولهاي مغزش اسيب ميبنه 

دركش چيز عجيبي نيست فكر كن بيماري مغزي هست چون واقعا هست ولي عملكرد و رفتار و افكار ب واسطه همون اتفاقاتي ك داره توي مغز مي افته دچار تغيير غير عادي ميشه 

ترشحات مغزي و يك سري هورمونها از تنظيم خارج ميشه

حالا دارو ميخوره تنظيم ميشه  

بله خودمم عكس پروفايلم حذف كردم تا خود سايت برام عكس بذاره

اسکیزوفرنی چیه زمینش چیه که یکی مبتلا میشه بهش؟؟

ارثیه و کلا تو اون نفر هست فقط کافیه که یه شوکی بهش وارد بشه و یه حادثه ی تلخ براش اتفاق بیفته که فعال بشه و خودشو نشون بده 

ز غوغای جهان میو🌱🐈‍⬛

خب الان خوب شدین چطوری؟

اره خوب شدم من از ۴ سالگی علائمشو داشتم و حتا خانوادمم می‌دونستن مشکل دارم اما خب براشون سخت بود بگن بچمون فلانه بزرگتر شدم بدتر میشد هی اراده میکردم هی بالغ بر ۱۰۰ بار شکست میخوردم 

از جایی به آگاهی رسیدم که فهمیدم یه مشکلی دارم که همچین حالت‌هایی دارم سرچ کردم گوگل دیدم بله هم کل علاعم اوتیسم دارم هم اسکیزوفرنی هم دو قطبی و اختلال شخصیت و کلی چیز دیگه 

و به خودم اومدم و گفتم باید خودم به داد خودم برسم 

سبک زندگیمو عوض کردم کلا همه چیزو عوض کردم علاقمو حتا شغل مورد علاقمو مدل اتاقمو طرز تفکرمو دیدم نسبت به این دنیارو سعی کردم یه آدم دیگه ای بشم وفکری تو سرمو کنترل کنم ولی چند روز دووم نمیاورد و شکست میخوردم 

تا بلخره نیاز به یک محرک داشتم و خدا بود ارطباتمو با خدا قوی قوی کردم و خدا نجاتم داد جوری بود که حس میکردم خدارو 

و روز تولدم با خودم عهد بستم و قسم خوردم از تولدم به بعد یه آدم دیگه ای بشم و خب بعد تولدم تا الان دیگه اون آدم ثابت نشدم و ذهنبتم کلا دگرگون شد خدا خود به خود تمام اون بیماری روحی روانیو حل کرد و منو از اون منجلاب کثافت کشید بیرون 

ولی بازم میگم اول از همه اگاهیه باید بیمار آگاهی پیدا کنه که بیماری داره من تا قبلش نمیفهمیدم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792