اگر شما جای من بودید یادتون میرفت..بهم خیلی محبت میکنه و میگه روی اجبار که زندگیمونو بهم نریزن و دلسوزی اینطور گفته
به دوتا دوست دختراش روز اولی که نامزدی شده بودیم گفته بود من بدبخت شدم و شمارو میخام کس دیگه ای رو نمیخام و دیگه هیچ پیامی نداده بود اما من دیدم تو بلاکی گوشیش بود پیاما هی یادم میاد امشب هرچی تونستم فحشش دادم و اونارو گفتم گتکم زد قبلش کلی گه خوردم و از سر دلسوزی و اینکه به زندگیم ضربه نزنن گفتم یکیش اقوام خیلی خیلی دور بوده شاید چندسالی یبار ببینمش...زندگیم نابوذ شده کمکم کنید