2777
2789
عنوان

نمی‌دونم به کی باید بگم دردمو

100 بازدید | 17 پست

یلی وقته دارم مدارا میکنم.

خیلی وقته دارم صبوری میکنم.

خیلی وقته دیگه برا خودم نیستم.

فقط بخاطر پسرم دارم ادامه میدم.

سخته و طولانی که بخوام از ده سال زندگی مشترک تعریف کنم.

ولی من حتی خیانت دیدم و دم نزدم.

چون هیچ تصوری از ظاهر و باطنم ندارید حق دارید قضاوت کنید.

اما فقط دنبال یه راهم 

من یه مادرم 

اگه ببینید شوهرتون بارها سعی کرده بچه تون رو خفه کنه تا بمیره و یا شکنجش بده چه حسی بهتون دست میده؟؟

به هر کی میگم این تعادل روانی نداره باور نمیکنه....

چون به بقیه خودشو خوب نشون میده، جوری که همه سرش قسم میخورن

کم آوردم 

امشب داشت شکنجه‌اش میکرد

پسرم فقط سه سالشه 

دست و پام شل شد و دارم هنوز میلرزم 

حتی نمیتونم راه برم از شدت استرس 

چیکار باید بکنم؟

فقط آرزو میکنم وقتی داره می‌ره از خونه بیرون دیگه برنگرده

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

اگه ده سال با ادم روانی تونستی سر کنی پس خودت هم شبیه اون هستی وگرنه زن نرمال نمیتونه مرد روانیو بیش ...

خیلی ممنون از همدردیتون (:

من واقعا چون کسی رو ندارم که از دردم بگم اینجا تاپیک زدم.


دیوونه نبودم اگه میدونستم اینجوریه بچه دار نمی‌شدم 

بعد از بدنیا اومدن پسرم اینطوری شد.

وگرنه واسه بچه های غریبه تو کوچه و خیابون غش و ضعف می‌رفت و واسشون ادا در میاورد و می‌خندوند.

خودت که ناراضی، پسره طفل معصوم که...... چرا جدا نمیشی، هر جایی بری بهتر از کنار این مرد هست، دلم فقط ...

کاش می‌توانستم جدا شدم 

خواهر و برادر مجرد دارم 

خانوادم، مخالفن 

خودت دست به کارشو، پس شوهرتو ببر برای درمان، بچه طفلی گناه داره

الان پیامم رو خوندم چقدر غلط تایپ کردم انقدر که حالم بده ....

قبلاً می‌رفتیم پیش مشاور...واقعا تأثیر داشت 

ولی الان نمیاد 

می‌دونی دیگه خسته ام 

انرژی ندارم 

انگار دارم میمیرم 

اصلا اعتماد ندارم برا صدم ثانیه بچه رو تنها بزارم 

وقتایی که خونست اگه بخوام برم سرویس انقدر خودمو نگه میدارم تا می‌ترکم ولی نمی‌رم 

چون تو همون چند دقیقه بچه رو دق میده

الان پیامم رو خوندم چقدر غلط تایپ کردم انقدر که حالم بده ....قبلاً می‌رفتیم پیش مشاور...واقعا تأثیر ...

محکم باش، واسه زندگیت تلاش کن، به خاطر اون طفل معصوم قوی باش

محکم باش، واسه زندگیت تلاش کن، به خاطر اون طفل معصوم قوی باش

خیلیا میگن اگه میدونستی اینطوریه چرا بچه دار شدی ...

بخدااااا نمیدونستم 

ب ولله نمیدونستم 

خدا شاهده 

به همین ساعت قسم 

به همین بارون قسم 

یک بار با جون و دل بچه رو بغل نکرده 

یک بار بهش عشق نداده 

همش کتک 

همش توهین و تحقیر 

سرشو میگیره فشار میده به زمین 

دست و پاهاشو قفل می‌کنه به هم و عین دیوونه ها می‌خنده 

خددددااااا به کی بگم دردمو 

هیچکس باور نمیکنه

در صورتی که پسرم انقدر دوستش داره 

همش میگه بابا جون ، بابا جان، پدر جان ، انقدر بهش میگه دوستت دارم .

ولی در جوابش بهش میگه ولی من دوستت ندارم 

دل بچم هزار پاره میشه 

دل من بدتر ....

خددداااا رو گواه می‌گیرم بچه‌های آشنا و غریبه رو تو پارک بغل می‌کنه و پرتاپ می‌کنه بالا و با یه عشقی میگیره تو بغلش که همه میگن خوش بحالت چه شوهر خوبی داری ...بچت عشق می‌کنه با این بابای باحال 

پسرم با حسرت این صحنه ها رو میبینه و آه میکشه 

جیگرم خونه خون





باهاش حرف زدی؟ چی نیگه

همین چهل دقیقه پیش بود که بهش گفتم تو عقده داری 

باید تو میرفتی شکنجه گر می‌شدی انقدر که از اینکار لذت میبری 

این بچته ، بچه‌ی خودت که انقدر آزار و اذیت می‌کنی 

همونجا پاهام شل شد دیگه نتونستم حرف بزنم 

بچه رو برداشتم اومدیم آشپزخونه 

چرا ...میگم که چهار چشمی مراقبشم همینکه برم للباس بشورم یا ظرف بشورم یا همینکه ازشون دور بشم در صدم ...

لطفا بچه رو ببر موقع کارت پیش خودت

وقتی شوهرت حالش خوبه باهاش نرم حرف بزن، و از رفتاراش بگو، بگو بریم دکتر، با محبت حرف بزن

اگه قبول نکرد خودت برو دکتر شرایط رو بگو، بهت دارو میده بریز تو غذاش،کلا بهت راه حل میده که چیکار کنی

کدوم شهری؟

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز