شوهر همسایه م خونه نبود رفتم پیشش بشینم. همین ک اومدم خونه درو باز کردم دیدم شوهرم هول شد گوشیو گذاشت کنار اومد استقبالم.نشستم رو مبل بعد دیدم زیر فرش دستمال کاغذی هستش درش آوردم زیاد بود ولی تمیز بود.ب شوهرم نشون دادم این چیه هول شد.
چون ی بار مچش رو موقع ج+ق زدن گرفته بودم فهمید ک من متوجه شدم.
کلی قسم خورد ک خبر ندارع و از این حرفا
منم گفتم فردا میرم خونه مامانم(خونه مامانم هم شهر دیگس)کلی التماس و گریه و خواهش کرد ولی اهمیت ندادم همش میگف بخدا قسم کاری نکردم ولی من میدونستم ک می‌خواسته بکنه
تقریبا دو ساعت حرف زد ولی اهمیت ندادم اونم گفت باشع هرکاری میخای بکن.جامو آوردم تو پذیرایی انداختم
دیگ از دیشب ن اهمیت داده ن چیزی
الان هم چمدونم رو جمع کردم منتظرم از سرکار بیاد تا منو ببره شهرمون اگ نبرد چیکار کنم؟
