وقتی مادرش زنگ زد ازمون پرسید چند تا بچه هستیم گفتیم ۲ گفت بسیار عالی
پدرش هم پولداره هتل و اینا معامله میکنه میگفت شما موافقت کنید ما کمکشون میکنیم کلی به خاطر این که کم جمعیت بودیم پسندیده بود
خودش هم همون اولای صحبتمون گفت شما همین دو تا هستید دیگه !
انگار به شدت به کم جمعیت بودنمون اهمیت می دادن