تو گروه مذهبی تلگرامی اشنا شدیم چون عقایدش خوب بود و با درباره پارتنرا قبلیش بد نمیگفت و.. قبول کردم یه مدت مجازی با هم باشیم تا اگه قسمت شد ازدواج کنیم با شغلش مشکل داشتم با مسائل اقتصادیش با محدود کردناش ولی پیش خودم میگفتم حداقل وفا داره بگذریم که مادرم چتامون دید و خیلی واسم بد شد ابروم جوری پیش خانوادم رفت که ارزوی مرگ کردم گفتم من بلزم باهات میمونم تو دیگ مراقب باش من حس نا امنی نکنم بعد دیدم تو گروها میگه میخنده اعتراض کردم گفت حساسی ازش خواستم بیاد ویس چت تلگرام گفتم اسکرین ریکورد بزن چتاشو دیدم که تو پی هم میگه میخنده بهش وقت دادم گفتم خودتو اصلاح کن بعد یه ماه بازم همونکارو کرده گفت پشیمونم دیگه تکرار نمیکنم گفتم باید اکانتا همو داشته باشبم قبول کرد رمزشو بده من ولی دیروز فهمیدم تو چتاش وقتی با من بود به چند نفر دیگم درخواست دوستی داده البته بهشون درباره من گفته و اونا هم هیچکدوم قبول نکردن
ولی دارم دیوونه میشم من خیلی چیزا شو گذشتم ولی اینو نمیشه😭
میگه من تصمیم جدی گرفتم تغییر کنم رمز همه اکانتامو میوم هر برنامه که بگی نصب میکنم اسکرین گرفت که همه رو بلاک کرده