سه ساله ازدواج کردم
هر زمان باشوهرم میریم ب جمع دوستانش
ک پسرا و مرد های رفیقای شوهرمه و من از طریق شوهرم با اونا آشنا شدم
حس میکنم همون دختر مجرد خونه بابامم ک آدمای غریبه رفتم بیرون و اگر بابام بفهمه ممکنه برام بد بشه 😐 و جدی جدی از این مسئله استرس میگیرم
یا سال اول ازدواجم اگر تنها تو خیابون بودم و اتفاقی بابامو می دیدم حس میکردم الان دعوام میکنه 😐
خاهرم ۳۱ سالشه و ۵ ساله مستقل زندگی میکنه و اونم دقیقا مثل منه ی بار ک با نامزدش بیرون بودیم یهو ی ماشین مثل مال بابام رد شد و نامزدش ب شوخی گفت عه بابات ؟ میگه هرماشینی ک شبیه مال بابامونه رد میشه میگیم بابامونه
من تو کوچه خودمون با وجودی ک چن صد کیلومتر از خونه بابام دورم ی ماشین شبیهش می بینم زود پلاکشو نگا میکنم ببینم بابامه یا ن 😐