حالا منه بدبخت همه میان خونه من خونه ی داداشانمیرن
زنداداشت مادر داره؟
من حاضرم دست تنهایی بمیرم ولی مادرشوهر پیشم نمونه
تازه خیلی هم خوب و مهربونه
مادرم رفته بهشون سر بزنه و اونجا موندگار شده چیزی نگفتن که نیاز داریم ،ولی بچه کوچیک و شیر خواره دارن اما مادر خود زن داداشم هم هست تو شهرشون که نیازی به مادرم ندارن ولی نمی دنم چرا مادرم هروقت میره یک ماه موندگار میشه و زن داداشم نگهش می داره میگه بلیطش رو کنسل کرده که نیاد گفته بمون
چون مادرم سالی یک بار می ره پیششون بهشون سر بزنه
همیشه تا میره شهر داداشم اینجوری میکنه ،یا میگه زیاد زنگم نزن یا گوشیم رو جواب نمیده ،میگه زن داداش مهمون داشت و فلان کلا دوس نداره بهش زنگ بزنم یا مثل این سری که باهام تند حرف زد من حتی حال همه رو می پرسم نمی دونم چرا وقتی می ره اونجا اخلاقش با من عوض میشه میگه داداشت خوبه گردش رفتیم و ...
برا چی رفته
داداشت معذب نیست
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
