ما واحدی زندگی میکنیم. بعد اینا ۳ تا بچه دارن. ظهر ها و صبح ها نمیزارن اصلا ما بخوابیم در ورودی همینطور بازه 😐
همیشه تو راه پله جیغ و داد و گریه میکنن. چند بار تذکر دادیم اصلا گوش نکردن حتی صاحبخانه هم خواست بندازتشون بیرون
یکم پیش داشتم با تلفن حرف میزدم. دیدم یک نفر زنگو زد. اومده بهم میگه مهمونت رو بفرست بره گفتم بله؟؟ گفت صدات میاد. گفتم خو بیاد ظهرها نوبت شماست شبا نوبت من
گفت زنگ میزنم ۱۱۰. گفتم بیا خودم برات میگیرم 😂
حساب کننننن طرف چقدر پروهه به من میگه بزار مهمانت بره. مثل خر ضایع شد. همسایه خوب هم نعمته