میشه به سوالم جواب بدید

فامیلای عروس و داماد مشترک هستن،  با هردو آشنایی دارن. 

اینا با هیچ عروسی نشاختن و هرسه پسرشون زندگیشون خرابه.  منم یکیشونم

من آروم و بااخلاق بودم

طرف مقابلم هم از اونا که دوشخصیت دارن،  توی جمع مهربون و زن دوست و مظلوم،  اما توی خونه روانی و بددهن و......  

الان رفته همه جا اشک ریخته و از من بد گفته،  بعضیا باور کردن بعضیام که عاقل بودن نه.  خیلی دلم میخواست فامیل توجه میکردن که اینا اگه خوب بودن زندگی چهارتا بچه از ۶تا بچه خراب نبود، مشکل دارن... 

بارها توی زندگی نفرینش کردم الهی من بمیرم تو بری ازدواج کنی تا تفاوت رو بفهمی....  

الانم امیدوارم در گذرزمان اونایی که قضاوتم کردن بفهمن اشتباه کردن...  

امیدوارم شما هم به ازدواج عالی داشته باشی دوست عزیزم،  از تجربه من اینو داشته باشید که همه اولش مهربون و آقا و متشخص و مودب هستن، بعدش میفهمی لایه های پنهانش چی بوده،  تازه ما فامیل بودیم از بچگی رفت و آمد داشتیم....  

پس تا میتونی دوره آشنایی رو جدی بگیر و توی اون دوره امتحانش کن از نظر عصبانی شدن و خاله زنکی بودن و بچه ی مامان و خواهر بودن،  راستگو بودن،....  با چشم خیلی باز و مشورت با مشاور تصمیم بگیر. من اگه بیشتر بهمون فرصت آشنایی داده بودن خانوادم میشد که بفهمم اینا چجورین.  اما زود عقد کردیم و توی عقد فهمیدم...