من ی خانوم باردار ۲۲سالمه شوهرم از دوران عقد اخلاق درستی نداشت خانوادم راضی ب طلاقم نشدن تا اینکه رفتم خونه خودم دوساله علاوه بر اخلاقش که بزور تحمل میکنم کتک زدن هاشم هست ...الان شش ماه که ب زور تحمل کردم اما این سری نشد گفتم اینجوری نمیشه برای چندمین بار خانوادمو خبر کردم پزشک قانونی رفتم وکیل گرفتم تا کارامو پیش ببره نمیخوام طلاق بگیرم میخوام درست شه زندگی کنم بخاطر بچم.قرار بود بریم سیسمونی بخریم با مامانم اینا اما....برام دعا کنید عزیزان
الان خونه خودتی یا پدرت ؟؟؟ اون واکنشش ب شکایت چی بود ؟؟
خونه بابام مامانش چند باری اومده درخونه بابام که اره درست شده من ادبش کردم اما بابام فقط گفته ببینیم دادگاه چی میگه نمیدونم والا چه تصمیمی گرفته میترسم اون بگه طلاق منم راضی نیستم ب ادامه اما میگم اگه درست شه بخاطر بچه تحمل میکنم ادم ی روز خوش داشته باشه کل این چند سال و فراموش میکنه
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
سعی کن علت بی حوصلگیاشرو بفهمی شاید مشکل مالی داره بامحبت باش صحبت کن &nb ...
نه کاش مشکل مالی بود هیچ مشکلی نداریم نه من ادم پر توقعیم نه هیچی گاهی دلم برا خودم میسوزه ..عزیز همه راه هارو رفتم این دیگه اخرین راه بود ۴سال کم نیست واسه شناخت کامل از ی ادم .بهانه بیخود میاره ب خانوادم توهین میکنه البته مامانشم زیادی دخالت میکنه
مرده شور ببره مادری رو که با دخالت زندگی بچشو خراب میکنه امیدت بخدا باشه خودش درستش میکنه
اره واقعا خیلی بده بعدشم میگه من که دخالت نمیکنم.مثلا شوهرم بهش گفت با مامانش میخواد بره سیسمونی بخره ور داشت گفت تو میری چکار بزار مامانت خودش بره گفتم وقتی داره پول میده نظر خودم باشه که بهتره دیگه شوهرم همینو گرفت هی هرروز میگفت تو نمیخواد بری انقد حرف زدم باهاش تا راضی شده اما باز تو دعوا گفت اصلا نمیخوام مامانت اینا برا بچم چیزی بخرن منم ب مامانم اینا گفتم حتی بعد اشتی هم حق ندارین چیزی بخرین بزار بفهمه تا دیگه حرف مفت نزنه همه چی خودش بره بخره.