2777
2789
عنوان

شما هم تجربه کردید که

81 بازدید | 13 پست

اتفاقات مشابه در طول تاریخ زندگیمون تکرار میشن

مثلا از خیلی ها در یک زمینه مشابه ضربه میخوریم

افراد با خصلت های اخلاقی منفی مشابه هم جذب میشن توی زندگیمون

یک ضربه عاطفی رو چندبار میخوریم...  

نمیدونم چطوری منظورم رو شفاف برسونم،  انگار وقایع مشابه در تاریخ زندگیمون تکرار میشن. 

چرا؟  چطور میشه جلوشون رو گرفت؟  

در این زمینه کتاب نیمه تاریک وجود رو خوندم اما نتونستم نتیجه بگیرم.  

ضمنا دوستان عزیز من کاربر قدیمی هستم اما برای این موضوع کاربری جدید ثبت کردم. 

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

هر اتفاقی که میوفته و هرکسی که سر راه ما میاد یک درسی ب ما میده اگه درسش یادگرفتی که هیچی تموم میشه اگه یادنگیری انقدر واست تکرار میشه تا یادش بگیری . 

طرف پارتنر خیانتکارش باز دوس داره باهاش میمونه تاابد زندگیش درگیر خیانت باقی میمونه ده تای دیگم بیان باز خیانتکارن

هر اتفاقی که میوفته و هرکسی که سر راه ما میاد یک درسی ب ما میده اگه درسش یادگرفتی که هیچی تموم میشه ...

من پارتنر خیانکار رو رها کردم

بعد از ده سال زندگی مشترک شوهر هم خیانتکار درومد در حالی که توی اوج اعتماد نسبت بهش به سر میبردم.  

مشاورم میگه اعتماد تو طبیعی بوده،  کار اون غیرطبیعی...  اما من دارم فکر میکنم چرا الگوها عین هم تکرار میشن...  

من با خیانتکار نمیمونم،  الانم چندماهه ترکش کردم و دارم طلاق میگیرم اما عجیبه برام تکرار وقایع

فقط هم این نیست،  خیلی چیزهاااا از بچگیم تا این سن تکرار شدن.  میخوام راهش رو پیدا کنم از این چرخه خارج بشم

باید معیارت عوض کنی پس . ببین اکست و شوهرت چه نقاط شخصیتی مشترکی داشتن

خیلی بهش فکر کردم

دیدم هردو از نایس بودن و مهربونی زیاد من خیالشون راحت شده بود انگار. بداخلاقی های هردو رو زیاد میبخشیدم و کوتاه میومدم......  

از اینا که بگذریم،  من خیلی برام پیش میاد که آدم های بی انصاف و بدذات به طورم میخورن،  مربی استاد همکار فامیل،..... 

خب ادم همیشه نایس و مهربونی نباش . هروقت دولا بشی بقیه سوارت میشن

بله دقیقا همینه

نتونستم توی زندگی فداکار و مهربون و دلسوز نباشم،  تهش هم ضربه خوردم

اما نمیشد غیر از اینم باشم وگرنه باید همون سال اول طلاق میگرفتم

خب الانم داری طلاق میگیری . پس الکی به هیچ کس باج نده رفتنی میره

بله عزیزم

الان بعد از سالها تجربه اینو فهمیدم

اون زمان فکر میکردم اگه گذشت کنم درست میشه،  بهتر میشه اخلاقش و....  

تا تجربه نکنی باورت نمیشه که درست خودش درسته،  غلط هم هیچوقت درست نمیشه و رفتنی میره....  

شما تجربه ای از تکرار وقایع در زندگیتون دارید؟ 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز