با یک پسری تو مجازی همینطوری دوست شدم و هیچ چیز بدی ازش ندیدم واقعا و تو همون دفعه دوم بهم گفت آبجی و من فک کردم تازه داره اینو میگه که من حد خودمو بدونم و خب دیگه گفتم قصدش دوستی نیست دیگه
طوریم حرف زدم که خودش اگه قصدش دوستیه بره دیگه
اما خلاصه که چیز بدی ندیدم
گذشت و چند وقت بعدش اومد گفت باید یه چیزی بگم و من خداخدا میکردم دوستی نباشه منظورش بعد گفت امیدوارم جوابت نه نباشه منم گفتم خب نگو اگه فکر میکنی جوابم نه عه بعد گف باید بگم و قبول میکنی که منم اینجاش سریع گفتم نه اونم گف نه منظورم اون نبود و بحث و پیچوند کلا منم گفتم اوکی دیگه فهمید و اگه قصدش دوستی باشه جدی دیگه پیام نمیده
اما خوب گذشت و دیگه هیچی نگف تا اینکه یه بار خیلی اشاره زد غیر مستقیم کلا و منم گفتم داری هم حرفت و میزنی هم میگی نه و نه اینکه تو بد باشی اما من هنوز بچه ام و به هیچ عنوان نمیخوام چنین کاری بکنم و همون طور که تو تصمیم گرفتی الان بری تو رابطه منم میخوام تو ۲۰ سالگی برم (من ۱۶ سالمه اون ۲۰)
و اونم قبول کرد و فهمید دیگه فقط گفت اگه من تا ۴ سال دیگه نرم تو رابطه که میدونم نمیرم تو اون موقع قبول میکنی؟ منم گفتم به اونجا نمیرسه و تو دانشگاهتون یکیو پیدا کن
دوباره گذشت و یک بار اشاره غیر مستقیم زد به این موضوع و منم با شوخی رد کردم و بعد اون دیگه کلا خیلی کم پیام میدم هفته ای یه بار شاید
واقعا تو یه جایی از ذهنم درگیره که اون وابسته نشه به خاطر همین پیام نمیدم و واقعا نمیخوام فک کنم اینو تو ذهنش داره
شما تجربه ای داشتین؟
به نظرتون کارم درسته؟