2777
2789

بعد میان دم از مچ گیری و رمان و این حرفا میزنن.

خوبه یکی گف از رو رمان حالا پشت بندش همه گفتن آره از رو آبنبات چوبیه و این حرفا. 

خواهر من انقد دهن بین نباش.

بعد ی سری دیگه عکس و اسم ی نفر دیگرو گذاشتن ته تاپیک اون بنده خدا و واسه خودشون بریدن و دوختن ک آره تو داری آبروشو میبری و کلی حرف دیگه.بابا به ولله منم موافق بازی با عواطف کاربرا نیستم ولی خیلی کارتون مسخرس. بعد ی کاربر همیشه دل نگران میگه زنگ میزنم روابط عمومی شرکته میگم چی گفتین. 😅😅😅😅

برو زنگ بزن اگه بهت نخندیدن بیا بگو 😏😏😏


بعد فک کن یکی میگف پورشه شاسی بلند نداریم و همشون دو نفرس . اصن شرکت پورشه در شرف نابودی قرار گرفت با حرفش😐😐😐😐


واقعا ایکاش شما ها ک انقد ادعای کارگاه بازی و مچ گیری دارید ی ایرادی میگرفتید ک واقعا درست باشه.

آنه !  تکرار غریبانه ی روزهایت چگونه گذشت  وقتی روشنی چشمهایت  در پشت پرده های مه آلود اندوه پنهان بود  با من بگو از لحظه لحظه های مبهم کودکیت  از تنهایی معصومانه دستهایت  آیا می دانی که در هجوم دردها و غم هایت  و در گیر و دار ملال آور دوران زندگیت  حقیقت زلالی دریاچه نقره ای نهفته بود؟  آنه !  اکنون آمده ام تا دستهایت را  به پنجه طلایی خورشید دوستی بسپاری  در آبی بیکران مهربانی ها به پرواز درآیی  و اینک آنه شکفتن و سبز شدن در انتظار توست... در انتظار تو 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

کاری ب رمان ابنبات چوبی ندارم

تابلو بود داره داستان میگه

هی میخاست بچه ها ازش درباره رابطه یارو بپرسن

 حضرت زین العابدین ع فرمودند: فردای قیامت خداوند مقامی به عمویم ابالفضل عنایت کند همه شهدا حسرت ببرند ب مقام ابالفضل

من تو تاپیک اصلی نبودم اما یه خانمی تاپیک زد خیلیا به ستاره تهمت زدن ...من که نمیتونم ندیده و نشناخته اینهمه چیزی به کسی بگم ...خدا هممون رو به راه راست هدایت کنه

دیوانه و دِلبَسته ی اِقبالِ خودَت باش                   سَرگرمِ خودَت؛عاشِقِ احوالِ خودَت باش                  یک لَحظه نَخور حَسرَتِ آن را که نَداری                  راضی به هَمین چند قَلَمِ مالِ خودَت باش                       
کاری ب رمان ابنبات چوبی ندارم تابلو بود داره داستان میگه هی میخاست بچه ها ازش درباره رابطه یارو بپ ...


خو چن نفرم پرسیدن ولی جواب نداد 

👈یکی از آرزوهام اینه که دوربین و آیینهی خونمون به توافق برسن ک من دقیقا چ شکلیم  👉  
کاری ب رمان ابنبات چوبی ندارم تابلو بود داره داستان میگه هی میخاست بچه ها ازش درباره رابطه یارو بپ ...

خدا وکیلی بچه ها اصرار داشتن بگه.

از اولش خیلی سربسته گفت.شما خودت دیدی توضیحی بده ؟ یا از بچه ها شنیدی؟

من ک دیدم تنها توضیحش این بود اذیت میشم. 

آنه !  تکرار غریبانه ی روزهایت چگونه گذشت  وقتی روشنی چشمهایت  در پشت پرده های مه آلود اندوه پنهان بود  با من بگو از لحظه لحظه های مبهم کودکیت  از تنهایی معصومانه دستهایت  آیا می دانی که در هجوم دردها و غم هایت  و در گیر و دار ملال آور دوران زندگیت  حقیقت زلالی دریاچه نقره ای نهفته بود؟  آنه !  اکنون آمده ام تا دستهایت را  به پنجه طلایی خورشید دوستی بسپاری  در آبی بیکران مهربانی ها به پرواز درآیی  و اینک آنه شکفتن و سبز شدن در انتظار توست... در انتظار تو 

با دیدن این افراد روزی هزار مرتبه شکر میکنم این افراد خدا نیستن وگرن چ میکردن با خلق

آنه !  تکرار غریبانه ی روزهایت چگونه گذشت  وقتی روشنی چشمهایت  در پشت پرده های مه آلود اندوه پنهان بود  با من بگو از لحظه لحظه های مبهم کودکیت  از تنهایی معصومانه دستهایت  آیا می دانی که در هجوم دردها و غم هایت  و در گیر و دار ملال آور دوران زندگیت  حقیقت زلالی دریاچه نقره ای نهفته بود؟  آنه !  اکنون آمده ام تا دستهایت را  به پنجه طلایی خورشید دوستی بسپاری  در آبی بیکران مهربانی ها به پرواز درآیی  و اینک آنه شکفتن و سبز شدن در انتظار توست... در انتظار تو 
خدا وکیلی بچه ها اصرار داشتن بگه. از اولش خیلی سربسته گفت.شما خودت دیدی توضیحی بده ؟ یا از بچه ها ش ...

نه من تا اخر نخوندم.ترکید

 حضرت زین العابدین ع فرمودند: فردای قیامت خداوند مقامی به عمویم ابالفضل عنایت کند همه شهدا حسرت ببرند ب مقام ابالفضل
نه من تا اخر نخوندم.ترکید

خب پس چرا میگی گفته از رابطش؟

آنه !  تکرار غریبانه ی روزهایت چگونه گذشت  وقتی روشنی چشمهایت  در پشت پرده های مه آلود اندوه پنهان بود  با من بگو از لحظه لحظه های مبهم کودکیت  از تنهایی معصومانه دستهایت  آیا می دانی که در هجوم دردها و غم هایت  و در گیر و دار ملال آور دوران زندگیت  حقیقت زلالی دریاچه نقره ای نهفته بود؟  آنه !  اکنون آمده ام تا دستهایت را  به پنجه طلایی خورشید دوستی بسپاری  در آبی بیکران مهربانی ها به پرواز درآیی  و اینک آنه شکفتن و سبز شدن در انتظار توست... در انتظار تو 
واقعا دیگه حال ادمو بهم میزنن با این کاراگاه بازیشون بابا بزارید تعریف کنه راست و دروغش به ما چه یکم ...


من سوال درسی پرسیدم زنه اومده میگه خانم شما عقد کرده بودی قبلا چی شد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

کار کنار جاده

nilooo0000 | 53 ثانیه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز