2777
2789

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

آنابل

من همونیم که ازش می‌ترسیدم🩸!من همونیم که لبخندشو چاقو تراشید🗡!من همونیم که هنوز میگم همه دخترا عروسکن ولی من آنابلم !من همونیم که هرروز صبح وقتی پاهام زمین رو لمس میکنه شیطان میگه:اوه لعنتی باز بیدار شد !من همونیم که هنوز میگم اگر نزنی میزننت🩸!من همونیم که از کوچه بیشتر از مدرسه یاد گرفتم🪦!من همونیم که برای هیچ احدی زانو نمیزنم حتی اگر تمام مردم جهان رو زانوهاشون راه برن🪓🩸!من همونیم که رنجیدم ولی تهش خیلی شیک خندیدم😏!من همونیم که هنوز میگم: یادم نمیره هیچوقت قهقهه هاتون کاری کنم برسه روز مرگ خنده هاتون  .آهااااای لنگی من استقلالی هستمااااا😏💙.من همونیم که اگه یه رقیق واقعی داشته باشم هزارتا فداکاری براش میکنم ولی واااای به روزی که بهم خیانت کنه 🪓🩸.من همونیم که هنوزم میگم:از خودم خیلیییی خوشم میاد چون خیلیا دوست دارن سر به تنم نباشه🤪🔪 . من همونیم که هنوزم میگم:هرچی از من فهمیدی دروغه🥺من بدتر از این حرفام  .   15 سال و نیمَمِهههههه🧨                            ♠️ HTX♠️            

چه ژانری میبینی

لطفا برای حاجتم صلوات یا حمد میفرستین.ممنونم زیبا ها♥️زني را مي شناسم من، که شوق بال و پر دارد، ولي از بس که پر شور است، دو صد بيم از سفر دارد... زني را مي شناسم من، که در يک گوشه ي خانه، ميان شستن و پختن، درون آشپزخانه... سرود عشق مي خواند، نگاهش ساده و تنهاست، صدايش خسته و محزون، اميدش در ته فرداست...زني را مي شناسم من،که مي گويد پشيمان است، چرا دل را به او بسته، کجا او لايق آنست... زني هم زير لب گويد، گريزانم از اين خانه، ولي از خود چنين پرسد،چه کس موهاي طفلم را، پس از من مي زند شانه؟.. زني با تار تنهايي، لباس تور مي بافد، زني در کنج تاريکي، نماز نور مي خواند...زني را مي شناسم من،که مي ميرد ز يک تحقير،ولي آواز مي خواند،که اين است بازي تقدير... زني با فقر مي سازد، زني با اشک مي خوابد، زني با حسرت و حيرت،گناهش را نمي داند... زني واريس پايش را، زني درد نهانش را، ز مردم مي کند مخفي، که يک باره نگويندش، چه بد بختي چه بد بختي... زني را مي شناسم من، که شعرش، بوي غم دارد، ولي مي خندد و گويد، که دنيا پيچ و خم دارد..زني مي ترسد از رفتن که او شمعي ست در خانه، اگر بيرون رود از در، چه تاريک است اين خانه...زني را مي شناسم من،که رنگ دامنش زرد است،شب و روزش شده گريه،که او نازاي پردرد است...زني را مي شناسم من،که ناي رفتنش رفته،قدم هايش همه خسته،دلش در زير پاهايش،زند فرياد که بسه... زني در کار چون مرد است، به دستش تاول درد است، ز بس که رنج و غم دارد، فراموشش شده ديگر، جنيني در شکم دارد...شخصا از خداوند مهربان مسئلت دارم آقایون عضو نی نی سایت رو عاقل و از اینجا بیرون کنه😒 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792