خواهرشوهرم از کربلا اومده بود خونش یه شهر دیگه بود میخاست شهر ما سفره بندازه همه خانوادشو دعوت کنه
بعد خونه باباش بزرگ و شیک نمیخاست بره چون گفتن فرشامونو تازه شستیم و خونه خواهراشونم که هررر شب دورهمی دارن نمیخاست بره چون رو خونشون حساسن لمن گفتن خونه تو بگیریم البته گفتن خونه داداشمون یعنی زن داداش هیچکاره هست منم رک گفتم مبل هام سفیده بریت خونه بابا یا خواهرا بگیری بهتره
الان همممه تو قیافه ان واسه من یکم پشیمون شدم بنظرتون حق داشتم واقعا پررو نبودن؟؟؟
نه کار خوبی کردی
پر رو پلاس
خوب کردی
خوب كردى.
عجب ادمایی
اصلا از کارت پشیمون نشو
یه کاغذم بچسپون روی یخچال و روزی چند بار بخونش( من کاملا حق داشتم و دارم )
بذار باد کنن تا بترکن
منم بودم همینکارو میکردم
حق داری
وقتی خونه پدر هست انتظارشون از شما بیجاست
بهترین کارو کردی ایول واقعا خوشم اومد
کاملا حق باشماست وقتی خانه پدرشون بزرگ وشیک
چرا بیان خانه برادر بگیرن
خودشون میخواستن راحت باشن کثیف کاری هارو گردن شما بندازن
خوب کردی ...
من زندگی قبلیم یه جاری پرو داشتم یه روز میز جلو مبل می خواست یه روز میز نهار خوری که مهمون داشت هر روز یه داستان داشتیم خداروشکر جدا شدم
ولشون کن بابا انقدر تو قیافه باشن که از قیافه بیوفتن
توعم قیافه بگیر براشون یوقت پشیمون نشی که پرروتر میشن خونه خودشون نمیگیرن خونه تورو میخوان به گند بکشن؟
