سیاه و قد بلند چهره نداره ولی انگار داره درک میکنی که چهره داره اما نمیبینی
انگار لباس تنش ولی ی سیاهی مث شنل انگار اما شنل نیست لباسش انگار ی نور تاریک
تو سياهی و تاریکی خونه آنقدر سیاهی ش فرق داره که دیده میشد
پا ندیدم رو هوا بود انگار ولی خیلی از زمین هم فاصله نداشت
راه رفتن نبود انگار سر میخورد نمیدونم ی حالتی داشت حرکتش
صدا نشنیدم چشم هم ندیدم ولی میدونی که انگار داره همه چی