بچها من یه رفیق دارم که خب تقریبا صمیمی هستیم من مجردم اون متاهله کار و شغل هم داره .
منم تازه درسمو تموم کردم فعلا کاری نمیکنم.قبلا هر روز ما باهم دگ بیرون بودیم حتی یه وقتایی پیش میومد ک اون بهم میگفت ولی من نمیرفتم.چون خانوادم نمیزاشتن.ولی از وقتی ازدواج کرد دیگ همه چی تغییر کرد دگ اون آدم سابق نشد درگیر خانه داری و شوهر داری و سر کار منم بهش حق میدم خو
من هر تایمی بهش گفتم بیا بریم بیرون هر سری گفته یا شوهرم خونس یا کار دارم خلاصه هر سری یه چی گفته.فقط وقتایی که تایمش خالیه میگه بریم.منم هر وقت گفته بریم رفتم باهاش .ولی مامانم میگه کم خودتو بیار پایین بیارم تو بگو نه .چرا تو هر وقت میخای باشه نیست .ولی تو همیشه در دسترس اونی.
امروز بهم گفته میای بریم بیرون راستش نمیدونم چی بهش بگم ؟برم یا نه؟