همکارم منو با ماشین هر روز تا یه جایی میرسونه خدایی هم خیلی کارمو راحت میکنه یعنی اگه نباشه واقعا خیلی اذیت میشم
ولی پررو شده مثلا یهو برمیگرده به من میگه فلانی میشه بری برام آب بیاری :/
یا مثلا این میوه ها رو بشوری با هم بخوریم
حالا من انجام نمیدما ولی رو مخم میره این حرفاش
تازه سمت من خیلی ازون بالاتره یعنی اون اصلا سمتی نداره
وا خب چ اشکال دارع پس اگ اینجوره دیگ سوار ماشینش نشو
تو پرو تری
خودت باعث شدی اینطوری باهات برخورد کنه
برا چی قبول میکنی تا جایی برسونتت
چقدر بد
حالا مگه چی میشه براش میوه بیاری با هم بخورین
تو رو میرسونه.کمکت میکنه
دلتو بزرگ کن که خدا بهت نگاه کنه
کمک باید دوطرفه باشه.
شما واقعا روت زیاده
پررو نشده احساس صمیمیت می کنه
منم باهمکارم چون اخر وقتها تنها می موندیم مثلا فشارش افتاده زودسمیمی اومد گفت چی داری بدی بخورم
درحالیکه هم اتاقیش گفت خرما دارم اومد ازمن خرما گرفت خورد
چرا همه چی را به چشم بد می بینید
آخه نه ببین
من سمتم ازون بالاتره
بعد اون جلو بقیه همکارا درحالیکه خودش هم نشسته پشت میزش و میتونه بره برا خودش آب بیاره میگ فلانی یه زحمتی میکشی برای من آب بیاری :/
نمیدونم تو محیط اداری بودین یا نه
ولی اینطور کار ها رو کارمندا خودشون انجام میدن و چای و اینا رو هم خدماتی ها میارن
میدونی یه حالت بدی داره اینکه اینطور میگه
نمیدونم شاید واقعا حس صمیمی بودن زیاد میکنه ولی تو محیط کار درست نیست اصلا جنبه قشنگی نداره فلانی برو برای من آب بیار
بعدم محیط ما خیلی اداری هست اصلا اونطوری که فکر کنی نیست که خیلی با هم صمیمی باشیم و اینا
حتی من با فامیلی صداش میزنم
بخدا اینکه منو با ماشین میرسونه هم کلی ازش تشکر میکنم با احترام و اصلا اینطوری ک فکر کنید که پررو بازی در میارم نیست بخدا
