2777
2789

یه خواهر شوهر دارم همسن مادرمه بعدش خیلی تو زندگیم کرم میریخت و میریزه سال پیش  منو همسرم یه مشکلاتی باهم داشتیم  و این خواهر شوهره  چنان همسرمو پر میکرد که بخاطرش کلی کتک خوردم حالا درسته شوهرمم گاو بود ولی اونم بی تاثیر نبود یه بار وسط کتکا چنان افتادم که پام از بند در رف و همونجا از ته دلم نفرینش کردمو خواستم چنان به زندگیش گرفتار بشه که وقت نکنه به من فکر کنه.....بقیشو الان میگم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بعدش یک کاه پیش شنبدم که  مادرشوهرم میگف همون خواهر شوهره خیلی با شوهرش به مشکل خورده و چون ازدواج دومشم بود توان اینکه طلاق بگیرع رو نداره . باز با خودم کفتم خدایا این تقاصی که من ازت خواستم نبود تا اینکه چند شب پیش شنیدم این خواهر ضوهرم یه مدت خیلی سرفه میکرده و هی میرفته دکتر میگفتن مال سینوزیته و سرفش قط نمیشده

 حالا رفته یه جایی دکتر تشخیص داده قبلا که دندوناشو روکش کرده به همون روکش دندونا خساسیت پیدا کرده و بدنش پر عفونت شده و دکتر کفته باید کل دندوناشو بکشع و بجاش از دندون مصنوعی استفاده کنه .حقیقتا میدونم سنگدلم ولی واقعا از ته دلم خوشحال شدم که خدا تقاصشو داد الان انقد به خودشو زندگیش گرفتاره که حد نداره

دنیا دار مکافاته آدم هر بدی یا خوبی کنه به خودش بر میگرده زبطی به نفرین نداره ،این نتیجه ی کارهای خو ...

نمیدونم ولی من خوشحال شدم امقد بخاطر حرفایی که به شوهرم میزد کتک خوردم پارشال که خد نداره 

می‌فهمم حس خوبه ببینی طرف داره تقاص پس میده😌😁

اره عزیزم من زیاد کسیو نفرین نمیکنم ولی اگه بکنم و دلمو بشکنه  نفرینم میگیره الان انقد به خودش گرفتاره که داعم اشک میریزه تقاص اشکایی که منو مادرم ریخیتمو باید بده حقشه زنیکه بی وجدان من سن بچش بودم من همش ۱۹سالم بود  

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792