من خونه پدرم بود و خیلی ناراحت از دست شوهرم خیلی بد باهاش حرف زدم و هرچی که رو دلم سنگینی میکرد و گفتم،آخرش گفتم مهرمو بده به پاس زندگی که ازم سوزوندی و طلاقم بده
اونم هی سعی داشت درستش کنه من هی حرف خودمو زدم
خیلی عذاب وجدان دارم گناه داشت
بنظرتون برمیگرده بیاد دنبالم
همش احساس میکنم الان عصبیه نمیشه بهش زنگ بزنم😭😭😞
آره بابا میاد
شوهرته
دوس پسرت نیست که
چه دنیای بچگونه زیبایی مرفه این بی درد
مشکلتون سر کیه سر چیه
زنگ‌نزن دیگ تا خودش بزنه
ولی خیلی تند رفتی
صبر کن دیگه چارع نداری
برمیگرده ولی حواست باشه حرفات موجب نشه ازت تنفر پیدا کنه
خب حالا کارای خوبی ک کرده و اخلاقای خوبشو بگو
بعد بگو انقدر عصبانی بودم‌ک اینا رو یادم رفت
بنظرم یکم بهش زمان بده.چرا تو عصبانیت بحث میکنین که بعدش پشیمون بشی آخه عزیز من
عزیزم اول اینکه نباید دعوای زن و شوهری رو به خانواده بکشونی .چون دیدگاهشون نسبت بهم عوض میشه.شاید همسرت مورد احترام خانواده ات دیگه نباشه.لطفا با مادر دردودل نکنین چون طاقت نمیاره و میخواد درستش کنه بیشتر خراب میشه.
