ببینید من در برابر ی شخص که اون شخص باعث شد مادر طلاق بگیره من خار و حقیر بشم کوچیک بشم کل زندگیم رو تنها بگذرونم تو خونه هر تصوری که از ی زن بابا دارید اون طور من در برابر هیچ کس هیچ کس اینطور نمیشم این شخص فقط نگام کنه بام حرف بزنه بام بحث کنه که صلوات هرچی من لرز شدید و تپش قلب و حملات پنیک بهم دست میده نمیدونم چرا در برابر این شخص اینطور تا جایی که میتونم سعی میکنم باش رو در رو نشم اما اگر بام بحث کرد ی حالت حمله بهم دست میده گریه میکنم تا چند روز از نظر روحی بیمار چرا به نظرتون