انقدپشت سرم حرف میزنه حروم زاده دفه اخری رفتم خونش ی کاری کرد اینجوری تقاص گرفتم ازپنجره نگاه کردم مث بید ازسرمامیلرزید😂😂تازه ی جعبه شیرینی دسش بود حیف کاش بازمیکردم ولی شیرینی نخورده نیسم شوهرمم نذاشتم باز کنع دروکلید دستم بود چون دروازع خرابه قفل میکنم شوهرم قهره ..فدای پ..شمم😁تلافی مزه میده