زایمان زودرس

من دختر بزرگمو نارس بدنیا آوردم،دچار مسمومیت بارداری شدم،ولی دومیو پیش دکتر خیلی خوب رفتم پیشگیری کردم با دارو خدا روشکر ۹ماهه بدنیا اومد

الهی،دچار مسمومیت بارداری شدی؟

عزیزم،نا امید نباش،انشاله خدا کمکت میکنه سری بعد حتما بارداری خوبی تجربه میکنی،پیش دکتر خوب برو،یکم هزینت میره بالا ولی ارزش داره،من بارداری دوممو میرفتم یه شهر دیگه،دکترای شهرخودمون بدرد نمیخوردن

کدوم بیمارستان رفتی؟

من تهرانم ، الان چهارشنبه رفتم دکتر طول سرویکسم اندازه گرفت ۱۹ بود، فوری اومدم بستری شدم.

ببین من دیدم بعضیا با عمل از شکم سرکلاژ میکنن، که قوی تر از سرکلاژ عادی.

ان شالله یه استراحت به بدنت بده، بزار حداقل سال بگذره، بعد تحت نظر یه دکتر خیلی خوب باش.

جوونی خدا بهت میده، خدا بخیل نیست نترس

نه من سرکلاژ نکردم.

ببین قشنگ درکت میکنم ، من قبل این دو تا بخاطر سندروم داون سقط کردم، الانم با اینکه امینوسنتز دادم و خوب بوده، بازم وحشت دارم.

توکلت به خدا باشه، من سه سال پشت هم ، سالی یه سقط کردم.

قشنگ درکت میکنم.

ان شالله خدا بهت میده، اصلا خودتو ناراحت نکن.

میدونم سخته، اگر میتونین یه مسافرت برین باشوهرت حال و هوات عوض بشه.

دعات میکنم، سر زایمانم حتما دعات میکنم

من سنم بگم امیدوار میشی ۴۱ سالمه.

خدا تو قران خودش میگه به ذکریا و زنش که پیر بود، بچه دادیم.

از خدا ناامید نشو.

نیلوفر یه چیز بگم، شاید بگی خداروشکر بچه ی ناقص برات نمونده.

دختر عمه من بچه اش تو ۲۸ اومد و زنده موند، خداروشکر ۴ سالشه.

ولی نه درست راه میره، نه درست صحبت میکنه.

تازه کلی کاردرمانی و گفتاردرمانی برده.

به خدا دختر عمه ام پیر شده سر این بچه.

چند وقت پیش اورد خونه ی مامانم، همه ی بچه ها رو زد، کلا کنترل نداره بچه، حرف نمیزنه پرخاشگر.

دختر عمه ام دو دقیقه نتونست بشینه، دلم سوخت براش.

هر بار بیاد،طفلک سر ربع ساعت پامیشه و میره از خجالت اذیتهای بچه.

ان شالله خدا بچه ی سالم بهت بده، اینا میموندن برات، ناقص بودن ، هر روز کاردرمانی و دکتر و ...خودت خسته میشدی، بچه اذیت بود