2777
2789

ماشالله همه تاپیکاتو بستی 😁😁

سر یه تاپیک اون بچه ساله که خودشو جای خواهرزادش جا زذه بود بهم ریپ زده بودیم. یکماه بیشتره!! امروز دیدم کنجکاو شدم ببینم کی هستی. چند تا تاپیکاتو رفتم خوندم و خوشم اومد خیلی شبیه منی 😘

با بعضی کامنتات خیلی حال کردم

اون تاپیکت که باز گذاشتی اون خانم رویا بیاد جواب بده و نداده بودم خوندم. خیلی خوب جوابشو نرم میدادی. هیم میگفت تو اتیشی شدی تو عصبی شدی گفتم ببین خودش از یه جواب چه عصبی شده که هی میخواد فرافکنی کنه!! هیم سعی میکرد خودشو خاکی جا بزنه. معلوم بود از این آدمای سمی مشکل داره میخواد نقاب فهمیدگی و سطح بالا بودن بزنه. خندم گرفت نوشته بود تو محبتای کوچیک بده بستون کردم برام وجهه اجتماعی آورده!!! 😂😂😂 مثل اینه که یه بقال بگه جن. س میفروشم پولشم میگیرم هرکیم بیاد تو مغازم خودمو دوست داره که میاد تو مغازه!! 😂😂😂

بگذریم ازش

اره همون مشکل تو رو منم دارم. گرم گرفتن زیادی با دوپاهای بی ظرفیت کف جامعه و متاسفانه محبت بیجا که هم اونا هم خیلیای دیگه از مهربون بودنم سواستفاده کردن. توقعات بیجایی که روم نمیشه نه بگم و چقدر تو زندگی بابتشون اذیت شدم و هزینه دادم. همشم از همون زیادی رو دادن به آت آشغالهای کف جامعه ست. میگم ات اشغال واقعا ات اشغال ها. اون تاپیک افغانهاتم خوندم یاد یه خاطره م تو نی نی سایت افتادم. با ۳تا دختر دیگه دوست شده بودیم تو مسائل شخصی کمک هم میکردیم مخصوصا من. کمکهای فضایی!! البته مالی نبودن. بعد از یکسال یکیشون اومد پیوی که من و خونوادم خونمونو فروختیم دیگه نشده بخریم الان داریم تو یه محله فقیر و بد مستاجری زندگی میکنیم سروصداست شیر آب چکه میکنه پول نداریم درست کنیم، خلاصه باید پاشی بیای اینجا مستاجری زندگی کنی که بتونی منو درک کنی!!! تو چون مستاجری نکشیدی مرفه بی دردی!!! منه نادون دلم سوخت گفتم بیا یه طبقه خونمونو میدم بشینید تا جا پیدا کنید. پرسید چجوریه فلان بعد کلاس گذاشت وای نه برامون کوچیکه ما کمتر از چهارخوابه زندگی نمیکنیم!!! 

بعد میدیدم پیامهای دوستای دیگه رو لایک میکنه جواب میده پیامای منو اصلا!! حتی لایک!!

دو سه ماه بعد پیام داد یه پسر افغانیس سیده نیاز مالی داره فلان. شماره پسره رو داد زنگ زدم اتفاقی سر کارم بود فهمیدم شاغله سیدم نیست. کللللی ننه من غریبم بازی دراورد که وای شما ایرانیها رو من تک تکتونو سر پل صراط جلو جدم امام حسین و حضرت عباس جلوتونو میگیرم راحت دارین زندگی میکنین و.... دنبال کندن چند ده میلیونیم بود پسره دزد گفت بگرد تو فامیلاتون خمس همه رو جمع کن برام کارت به کارت کن. منم جوابشو دادم گفتم برو دفتر مراجع سهمتو بگیر. گفت تلخ میشم باهاتا گفتم میخوای بشو میخوای نشو من فقط قرار بوده واسه کار معرفیت کنم به اشنام همین دوست دخترت که نیستم کارتم جور شد نشد بعدش خداحافظیه. کلی افه اومد که بهش برخورده گفت وای شمارمو پاک کن اصلا کمکتم نخواستم... بعد اونو سیفونشو کشیدم. چند روز بعد همون دختره اومده بود تلگرام کللللی زر زیادی زده بود و بلاک کرده بود که نتونم جوابشو بدم. حالا عقده ای خقیر هنوز نی نی سایته ولی در خد خرف زدن و جواب دادن نبود اومدم اینحا از لبست دوستام درش اورذم انداختم تو اشغالدونی همونجایی که لیاقتشه. گفتم نگاه کن دختریه افغانی یکسال خودشو ایرانی جا زده بود ما سه تارو گول زده بود که از خودمونه و صمیمیه و ایرانیه ولی زیر نظرمون داشته آخرم نقشه واسه من کشیده بود با اون پسره که آشنایی برادری کسیشه منو تیغ بزنن. گفتم این مطلبو اینجا بذارم به یادگار. چون اون دختره رو من خیلی کمکش کردم خیلی چیزا یادش دادم حتی ادرس دکتر و فیزیوتراپ خوب و..... تازه بعدا دیدم به دوست دیگمون هی لایک میزده مینوشته فقط تو منو درک میکنی ما شرایطمون مثل همه. دیگه رفته بود رو خط اون که مخ اونو بزنه. شماره اونو داشتم زنگ زدم گفتم حواستو جمع کن این دختره افغانیه این اتفاقام افتاده. نمیدونم چجوری پیچونده بودش که گفت تو تاپیک پیام گذاشته دیکه دارم سر کار میرم حالم خوبه دستم تو جیب خودم رفته دیگه وقت سایت اومدن ندارم!!!

ولی فکر کنم اگه تو بودی ممکن بود زودتر از ما افغانی بودن اونو بفهمی چون افغانی یابیت تو نی نی سایت خوبه 😜 من اصلا فکرشم نمیکرذم اینحا افغانی باشه اصلا همچین سایتیو پیدا کرده باشن تا دیدم تو تاپیم زدی اوف چقدر افغانی زیاده اینجا!!!

در طالع من نوشته شده: قوی و با اراده، هر آنچه را که بخواهد بدست می آورد.لئو رایزینگ!!عجیب اما واقعی! هسته عبادتگاه 😍❤😎✌🏻 منتظر مصلح خود باید مصلح باشد: استاد رائفی پور

ببخشید چون نتونستم بهتون مستقیم پیام بدم اینجا پیامم رو می ذارم براتون

سلام خوبین
من قبلا تایپیکتون راجع به دایی‌تون که دیابت نوع یک داشتن رو دیدم
خواستم بپرسم ایشون ازدواج کردن؟
می تونین منو راهنمایی کنین چون منم ۳۲ سالمه و ۶ ساله دیابت نوع یک دارم و خداروشکر هیچ محدودیتی توی زندگیم نداشتم به لطف خدا
آدم مذهبی هستم و خب طبیعتا مسیر ازدواجم هم سنتی هست و شرایط ازدواج رو هم کاملا دارم و تحصیلات عالیه هم دارم ولی از سال پیش که برای خواستگاری چندین جا تا امسال رفتم از ده مورد دو مورد رو پسندیدم که وقتی در جلسه دوم دیابت رو گفتم اولش گارد نگرفتن و تا جلسه پنجم ششم جلو رفتیم و هر دو مورد هم دختر ها با دیابت کنار اومدن چون خیالشون رو راحت می کردم ولی از جلسه پنجم به بعد پدر می رفت تحقیق می کرد و شدید می ترسید و مانع ادامه رابطه می‌شد و دختر هم جلوی پدرش هر چی تلاش می کرد نمی پذیرفتن منم هر چی تلاش می کردم ببرمشون پیش پزشکم یا مشاورهای معتبر حوزه دیابت اون ها زیر بار نمی رفتن در هر دو مورد متاسفانه خود پزشک ها اون هارو ترسونده بودن در مرحله تحقیق
اکثر نگرانیشون هم از دو چیز بود عوارض آینده و مشکل جنسی که من هر چی تلاش می کردم بهشون بفهمونم برای کسی که کنترل می کنه هیچ مسیله ای نیست ولی اون ها گوش نمی دادن
راستش شدیدا از جلو رفتن ترسیدم منم راستش آدمی نیستم که بخاطر دیابت به کسی باج بدم و و بخوام سراغ افرادی برم که از معیارهام کمتر باشن :) الان هم دوست داشتم اگه تجربه ای دارین تو مسیر دایی‌تون که می تونه به من کمک کنه لطفا راهنماییم کنین متاسفانه جامعه، فضای مجازی و خیلی از پزشک ها نسبت به دیابت بخصوص نوع یک و کلمه انسولین بشدت دل خانواده هارو خالی می کنن

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز