2777
2789
عنوان

شوهرم اجازه خواست که عر❗ق بخوره

190 بازدید | 11 پست

همسرم ۲۱ سالشه وقتی دوست شدیم باهم قرار شد که لب به عرق نزنه و تو این ۳ سال پایبند قولش بود 

حالا فردا ی جشنی داریم که با رفیقای مجرد و متاهل و فامیلاشون میخوان دور هم جمع بشن و ازن اجازه خواست در حد چند پیک عرق بخوره و قول داد آخرین بارش باشه

اصلا دلم راضی نیست و اونم قبول کرد که نخوره ولی نارحت شد

بنظرتون اجازه بدم؟

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

نمیدونم واقعا 

اگه مخالفت کنی یواشکی ازت اینکارو نمیکنه؟

ولی در کل سعی کن جاهایی که اخلاقیات دیگران و سبک زندگیشون باهاتون یکی نیست خیلی کمتر برید عزیزم

اخه خیلی مقاومت سخته واسمون وقتی خودمون را توی دل کار بزاریم و اینکه سنشون هم کمه و زود تر ادم کوتاه میاد پیش دوستاش وقتی کم سنه

من باشم نمیتونم بپذیرم. چیزی که از اول باهاش شرط کردم و خط قرمزم باشه به قوت خودش باقی میمونه. 

هیچ تضمینی هم نیست که بار اخرش باشه همونطور که ۳ سال پیش قول داده بود نخوره!

اینم که پنهان کاری کنه یه بحث دیگه س. 

من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدان‌یا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "

رو خواسته ت مصر باش اما با روش درست 


اینایی که شوهرشون معتاد میشن و این چیزا 

بیشتریا شل گرفتن که به اون روز افتادن  

مثلا به شوهراشون گفتن عیب نداره این دفعه ... چهارتا پاکت سیگار دیگه ... یکم قلیونه...یکم عرقه .... یکم ... خدایی نکرده مواده 

فهمیدی منظورمو ؟!!


بارون اومد و یادم داد                                                                                         هرچی آرایش کنی میشوره میبره
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   asraam  |  5 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  22 ساعت پیش