همه دور و بری هام دارن توی زندگی پیشرفت میکنن غیر از منو همسرم. اصلا به خودش زحمت نمیده.بخدا من خودم شاغلم.صبح و بعد از ظهر دارم جون میکنم و کار میکنم و همش خرج اجاره و قسط و خرج خونه میشه.اونوقت این آقا باماشین کار میکنه(کما اینکه ۶ ساله میگه موقتیه!!!)و هر چی در میاره خرج خود ماشینه
بخدا کم آوردم. خیلی ها که من اصلا قبولشون نداشتم تا حالا چند بار اسباب خونشونو نو کردن.اما من هنوز هر چی دارم مال جهازمه. امشب دیگه زدم به سیم آخر و گفتم اگه تلویزیون نخری عید حق نداری مهمون دعوت کنی.
ولی خودم از الان میدونم که نه تنها تلویزیون نمیخره بلکه همه رو هم دعوت میکنه و منو سنگ رو یخ میکنه.
بخدا دیگه خجالت میکشم. تازه پر رو برگشته میگه ۲ میلیون اجاره عقب افتاده داریم.۱.۵ میلیون بدهی تعمیرگاه ماشین. ۱.۵ میلیون قسط بانک داریم.