2777
2789

چند شب پیش شوهرم گفت بریم خونه مادرم اینا من گفتم نریم اونا شام میخورن این بچه هم کوچیکه باز یه چیزی نگن خوششون نمیاد گفت نه بریم و اینا اقا ما رفتیم اینا آبگوشت درست کرده بودن قابلمه کوفتیشونو پایین گذاشته بودن میدونستم خطرناکه بچه رو نشوندم کنار خودم که آمادش کنیم بریم خونمون شوهر و مادر شوهرم گفتن نه بزار بیاد این بچه با سرعت دوید کل مچ سمت راستش رفت تو قابلمه اینا حالا خواهر شوهرمم بالا سر قابلمه هم بود مثل گاو نشسته خب بچه رو اون ور کن 

بردیمش بیمارستان کل مچ ش سوخته بود کنار دستش هم خورده بود به قابلمه پوستش کنده بود 

حالا میبینن من چه حالیم هم همش گریه میکنم انقدر ناراحتم برا دخترم شوهرم اومده میگه نری خونه مادرم اینا بابام باهات دعوا میکنه گفتم مگه خونه ما سوخت دستش  پ نه اون قابلمه عمم بود زدین دخترمو ناقص کردین همین طور بر و بر منو نگا میکنه یه گوهی خوردن بعد این اخلاق طبکارانشون چیه اخه حرومزاده های پدرسگ 

دخترمم یکسالو ۷ ماهشه😭😔

شاید اون عنکبوتی که توی اتاقت بود و تو کشتیش بهت به چشم یه دوست نگا میکرد👀🍃

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

هیچ بچه ای بدون حادثه بزرگ نمیشه

انقد نباید حساس بود رو اینکه کجا این اتفاق افتاده یا کی مقصر بوده... واقعا کار خوبی نیست






🖤🖤از حسین ابن علی هر چه بخواهی بدهد، تو زرنگ باش و از او نسل علی‌دوست بخواه🖤🖤                                                  Good behavior is very powerful; like a good medicine! #pharmacist                                                                                                                                             لطفاً اگر سؤالی دارید، تو یکی از تاپیک‌های خودم بپرسید. من خوشحال می‌شم اگر بتونم کمکتون کنم ولی متأسفانه نمی‌تونم همه اعلان‌هام رو چک کنم.
وا بچت شیطونی کرده

خب خواهر من من بچمو کنار خودم نگه داشتیم پاشیم بریم خونمون اینا اصرار داشتن ولش کن خب فقط مونده بود کاپشنشو تنش کنم برم خب 

شاید اون عنکبوتی که توی اتاقت بود و تو کشتیش بهت به چشم یه دوست نگا میکرد👀🍃
هیچ بچه ای بدون حادثه بزرگ نمیشهانقد نباید حساس بود رو اینکه کجا این اتفاق افتاده یا کی مقصر بوده... ...

بخدا اگه این تو خونه خودمون اتفاق میوفتادن دهن منو سرویس میکردن از بس زخم زبون میزدن

شاید اون عنکبوتی که توی اتاقت بود و تو کشتیش بهت به چشم یه دوست نگا میکرد👀🍃
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792