احضار جن توسط یک یهو دی

شب یکشنبه خانم پیش این آقا میره

خونه این آقا داخل یه ساختمون مسکونی ۵ طبقه بوده همکف اینو کسانی میگن که رفتند اونجا

وقتی وارد خونه میشن به یه اتاق تاریک میرن تا با این آقا دیدن کنند اون خانم قبل از مرگ میگه وقتی رفتم مشتری اونجا نبود و جا خوردم چرا چون کسایی که حتی شب هم پیش این آقا رفتند مشتری داشته ! ولی این دفعه کسی نبوده

این خانم قبل از مرگش میگه وارد اتاق شدم اما کسی نبود این آقا هم اونجا بود منشی هم در بست رفت و من با این آقا تنها شدم

اولین کلمه ای که گفته این آقا به اون خانم که بعد ها این خانم گفته این بوده مشکل خودت رو بگو

و خانم بعد توضیح دادن اینکه دخترش خواستگار نداره

اون آقا لبخندی زده و گفته اون آب که روی میز هست رو بخور

و اینکه اون خانم گفته که این آقا چندتا کلمه عربی گفته و برق ها رو روشن کرده و گفته فردا شب دخترت رو هم بیار تا ببینمش و اینکه یه قسمتی از موهای خودت و دخترت هم با قیچی ببر و بباف فردا برام بیارید

اما فردا شب .

فردا شب خانم و فرزندش پیش این آقا میرن اما امشب اتاق وقتی وارد میشن برقا روشن بوده و خوب ظاهر دختره رو نگاه کرده و از خانم موهای بافته شده هر دو میگره و از اتاق میره بیرون و بعد از ده دقیقه وارد میشه موهای خود مادر دختره رو تحویلش میده اما خیس!

میگه که فردا شب خواستگار واسه دخترت میاد برید شب پنجشنبه بیایید جزئیات بگید

اما شب پنجشنبه

من خودم این خرافات باور ندارم عمر دست خداست

ولی فردا شب اون خانم به علت سکته فوت میکنه

اما این چند شب هر اتفاقی افتاده رو به خواهرش هم گفته و اینطوری نقل پیدا کرده

دخترش میگه یه سایه مثل آدم وارد اتاق شده مادرم که در حال آشپزی بوده یهو یه صدا اومده و رفته دیده مادرش دراز شده به اورژانس زنگ میزنه و بعد منتقل کردنش به بیمارستان علت مرگ سکته اعلام شده

پدر این دختره و شوهر این خانم چند سال پیش میگن تصادف کرده و این خانم فرزندش با هم زندگی کردن و اقوام زیادی هم داشتند

بعد مدتی که مادره رو خاک کردند دختره به علت های نقض می‌برنش تيمارستان خاله اون دختره و خواهر اون خانم وقتی با شوهرش میخان برن پیش اون آقای یهودیی اسباب کشی کرده و رفته دیگه هم ازش خبری نشد

این اتفاق هم مثل بمب ترکید داخل شهر ما

برداشت شما از این اتفاق چی هستش؟