میشه کمکم کنیییین الان هفت ساله که (سنتی) ازدواج کردیم
ما تازه نامزد شده بودیم بعد شوهرم ازم پرسید با کسی قبلا بودی منم گفتم نه گفتم تو چطور
گفت آره چهارسال باهاش بوده و خاستگاری هم رفتن مادرشوهرم نزاشته با اون ازدواج کنه و دختره با یکی دیگه ازدواج کرده و شوهرم عروسیش رفته و اینا
بعد پرو پرو برگشت گفت اونایی که همو دوست دارن این دنیا بهم نرسن اون دنیا بهم میرسن😐😐😐
این حرفش هفت ساله منو اذیت میکنه هر وقت فیلم عاشقانه میبینیم که دختر و پسر بهم نمیرسن حس بدی بهم دس میده و فک میکنم شوهرم ب اون دختره ک میخاسه فک میکنه
مثلا دیشب فیلم شهرزاد رو نگا میکردیم اون قسمتش بود که شهرزاد با قباد عروسی کرد و فرهاد جلو در مراسم عروسی واساده بود و بعدش با باباش رفتن بیرون
باباش از خاطراتش میگف ک آره منم جوون بودم یکیو خیلی دوس داشتم بخاطرش اومدم تهران کار کردم ک برم بگیرمش برگشتم شهرمون دیدم شوهرش دادن این دیالوگارو میگفتن توفیلم
منم به شوهرم نگا میکردم دیدم چشاش پر شده چنان حالم بد شد مطمعن شدم که یاد اون دختره افتاده
تلویزیون رو خاموش کردم و اومدم خابیدم
بعد برگشته میگه چت شد میگم تو منو دوس نداری بجای اینکه بگه دوست دارم برگشته میگه هرجور ک میخای فک کن🥲
بنظرتون ازش از گذشتش بپرسم؟ چیکار کنم این حس بدی ک دارم از بین بره 😭
همه شوهراشون تلاش میکنن زنشون خوشحال بشه چیزی که میخاد رو میخرن
از ماشین هر سری حرف میفته میگه بابات بخره یا میگه طلاتو بفروش بخر 🥲 بعد اون وقت فقط بفکر خانوادشه
هر جا با هرکی به مشکل بخورم طرفداری طرف مقابلمو میکنه خاهرش . مادرش . زن دوستش و حتی غریبه طرف اینا و میگیره
به فکر آینده هم نیس اصلا 🥲