از دست بچه و بابای بیخیال بچه شب ساعت ۱۱ زدم رفتم خونه مامانم دوباره طاقت نیاوردم برگشتم خونه. خسته ام کرده هر روز تا میرسم خونه یه بنر میگه بازی کن نمیزاره ۱ دقیقه ها ۱ دقیقه یه چشم به تی وی بندازم یا بشینم یا برم دوش بگیرم یا بکپم بخدا دلم یه دوش آسوده تنهایی یه گله جا حتی رو یه موکت پاره بت یه تیکه نون خشک ولی در آرامش و سکوت به جیگرم مونده. خسته ام.اصلا بچه ام حالیش نیست. دیر میخابه صبح اونقدر حرص میخورم بیداره بره مدرسه میرسم سرکار هر روز تپش قلب دارم شب حرص غذا خوردن و دیر خوابیدن دارم چکار کنم؟
هفته ای دو روز بسپرش به باباش و اصلااااااا دیگه بهش فکر نکن و از خونه بزن بیرون
برای خودت باش اون تایمو.حالا هرکاری که میکنی
تو تربیتت قاطع باش ک مجبور نباشی ازدست بچت فرار کنی عزیز
با همسرت بشین منطقی حرف بزن عزیزم بهش بگو تحت فشار روحی هستی
اولا شاید بیشفعالی داره
دوما ظهر و بعدظهر نذار بخوابه و شب چراغا رو خاموش کن اونموقع میخوابه
این بازی پدر ما رو هم درآورده
بچه ات چند سالشه؟
شغلت چیه ؟
چند ساعت سر کاری؟
نمیشه نری سرکار
باور کن اسایش روحی هم به اندازه اسایش مالی مهمه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
