طبق تاپیک قبل ک با اینکه ناراحت بودم امتحانم داشتم شام پختم صداش زدم سر شام همسرم نه تشکر کرد نه حتی ی لیوان آب آورد سریع هم رفت ی اتاق دیگ سر گوشیش جدا هم خوابیدبم امشبم تا اومد سریع لقمه برداشت تنهایی خورد اصلا نپرسید تو شام خوردی؟؟؟و ی کلام هم حرف نزد البته کلا همیشه تو سکوت و گوشی! منم لحافشو پرت کردم ک تا ابد جدا باشه
من حاضرم مشاور برم اون نه
حاضرم حرف بزنم خب بشه اما اون نه مثل دیوار ی کلمه حرف نمیزنه
خونوادش هم رو اعصابمم هستن کلا خیلی تفاوت داریم زیادددددددد خیلیییییی دلایل محکمتر برا طلاق هم دارم مثلا بیخیاله و خونسرده کارهای خونه مثل تعمیر وسایل منو پدرش میرسه
خیلی درونگراست
عصبیه ب شدت
ب شدت دهن بین و تحت تاثیر مادرش
سیگار میکشید بدون رضایت من و یواشکی
خوبیهاش: اینه ک هر چی بخوام واس خونه میخره یا لباس اما خب پول تو جیبی زیاد نمیده
بیشتر از من احساسات بروز میده