قطعاااا آیندم و کارم که با تلاش به دستش آوردمو انتخاب میکنم
چرا جدا بشی
دنبال یک راه چاره باش تا بچه هات یک کم بزرگتر بشن کارت راحتتر میشه بچه ی کوچکت سه چهارساله بشه دیگه نگهداریش راحته
از مامانت بخواه اون هفت روز بچه هاتونگه داره یااگرخواهری کسی راداری
اینقدر راحت از کارت دست نکش
بگو برای اینده ی همون بچه هاست که میخوام کارمونگه دارم فردابخوان ازدواج کنند مادر دکتر کجا و خانه دارکجا
بتونی شیفت هاتو یکجور برداری ساعتهای اداری سرکارباشی که بذاریشون مهد مشکلت حل میشه
برادرمن خانمش پرستاره چون کسی نبود بچه شونگه داره شب کاری برداشته هرسه شب یا دوشب یک شب سرکاره برادرم بچه سونو نگه میداره
صبح خانمش میاد بچه راتحویل میگیره وبرادرم میره سرکارش
چقدر خوب تلویزیون همش از درآمد کم دکترای عمومی میگه
من بودم کل ۳۰روزو میرفتم 😁
تهران هستین نیرونمبخواد بیمارستانتون؟
حیف از هوش ووقتی ک خدا بمن داد ولی استفاده نکردم
طفلی مامانم همه دلخوشیش من بودم قشنگ گند زدم
خدا علی رو لعنت کنه مثل شیطون بهترین وقت زندگیم اومد گندزد رفت
بله
نه به قیمت پاشیدن زندگی یا ازدست دادن زندگی مشترک
دراصل باید شیفتهاتونو باهمسرتون هماهنگ کنید یکی تون به نوبت پیش بچه ها باشه
منم سالها مامانم بچه هامو نگه داشت اما مواقعی همسرم چون ساعت کارش چرخشی بود خونه بود مامانم راحت بود دیگه!
خداخواسته باردارشدم مامانم فوت کرده مهدهم نمیخوام بذارم دیگه اگر کسی نباشه بچه مونگه داره احتمالا مرخصی بدون حقوق بگیرم وخودم بعدمرخصی زایمان بیمه مورد کنم
اگر اداره قبول نکنه به مرخصی بدون حقوق استعفا میدم خودم بیمه مو حداقل تا بیست سال بشه جمع بیمه هام رد می کنم
البته خواهرم گفته اگر انشاءالله خونه شونو بیارن شهرمون بچه مونگه میداره یکروزهایی هم همسرم خونه باشه پیش خودش میذارم
تا بیست سال سابقه دوسال موخورده ای دارم که نه ماهش مرخصی زایمانه
چهارماه هم مرخصی ذخیره دارم می مونه یکسال ونیم دیگه
پزشک شدی که بشینی ته خونه؟؟؟؟؟؟
