تو دوره pms هستم و روحیم داغونه، خانواده شوهرم رو مخمن
خودشم با قهر کردناش رو مخمه
شهر غریبم از خانواده دورم، هیچ دوستی هم ندارم
دلم گرفته و کلافم و به شدت احساس تنهایی میکنم 😭
دست و دلم به هیچ کاری نمیره چهار پنج روزه خونه رو مرتب نکردم ..
حتی حوصله غذا درست کردن ندارم
بهش میگم حداقل بریم یکم راه بریم میگه خب با مامانم برو 🤦🏻♀️
مامانشم هر روز با دوستاش بیرونه و میره محلشون بعد میاد رو اعصاب من بدبخت راه میره
تنها هم برم بیرون هزارتا حرف میزنن پشت سرم دیگه خسته شدم 😭
خیر سرمون اول زندگیمونه تاحالا دوتایی جایی نرفتیم همش مامانش چسبیده بهمون خودشم مظلوم میکنه شوهرم دلش واسش میسوزه هر جا بریم سالی یبار میاردش
باورتون میشه شوهرم امتحان داره من میرم همراهمش یه هوایی بخورم میاد اونم؟ میاد تو ماشین میخوابه 😭
واقعا زندگیمو زهر کردن
شما چجوری با شرایط کنار اومدین؟