خیلی اتفاقی و روی شیطنت متوجه شدم شوهرم تلفنی با چند نفر دوسته البته تلفنی و در حد شوخی و خنده و اینا صحبت عاشقانه نشنیدم.... ولی از همون موقع داغونم و نمیتونم ببخشمش یا فراموش کنم
بی خیال سخت نگیر
همه چی از یه شوخی شروع شد
دوست دارم تنبیهش، کنم ولی نمیدونم چطوری کلا درمانده شدم
به خودش گفتی ،ادامه دار بود ابن کارش
چیز دیگ ای ندیدی من میگم نگو چون عصبی میشه و حساس ولی حواست بهش باشه زیر زیرکی
واقعا سخته اخه میگی به روش بیارم پرو میشه نیار خودم داغون میشم
شوهر منم شوخ با همه شوخی میکنه ولی تلفنی ندیدم جایی بریم فروشنده ای یا هر کسی که برخورد داشته باشیم شوخی میکنه اخلاقشه منم نیستم میدونم وقتی با دوستاش یه دختری یا خانمی پیششون باشه شوخی میکنه
کلا اینجور داستانا خیلی سخته واسه یه زن من خودم دم پنجره وایستاده بودم پارسال موقع که برف باریده بود شوهرم ماشین رو از پارکینگ درآورد یه خانم تو کوچه داشت برف بازی می‌کرد با یه لباس و وضعی شوهرم تو اون سرما شیشه رو داد پایین میگفت بیا سوار شو سردت میشه اونم می‌خندید
شوهرم نمی‌دونست دارم نگاش میکنم خیلی اینجور چیزها تاثیر بدی رو زن میزاره ولی چاره ای هم نیس باید فراموش کرد یا حداقل بهش فکر نکرد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
