خیلی حالم بده خیلی خیلی زیاد عاشق پسری بودم که دیگه زن داره
اصلا حالم خوب نمیشه دارم روانی میشم اسم عقد و عروسی و نامزدی میاد اشکم درمیاد باورتون نمیشه حتی تو درسام راجب حاملگی چیزی میخونم گریه میکنم الان1ساله و من خوب نشدم
دوست هم نبودیم
حالم خیلی وخیمه تاپیکام گویای حالمه
بگین چیکار کنم دم به دقیقه چهرش جلو چشامه
خودکشی کنم راحت شم
💔💔
خب چرا بهش نگفتی دوسش داری؟؟
دوست نبودی و انقدر حالت بد😯
لطفا برو پیش تراپیست تا کمکت کنه
حالتت مزمن شده
تراپیست
آخرش ک چی؟!
با یکی دیگه برو تو رابطه
برو روانپزشک دارو بخور
خوب میشی مشاوره هم برو
شاید باورش در این برهه زمانی واست سخت باشه ،ولی واقعا شاید مناسب هم نبودید
تو این یه سال مشغله هم داشتی؟
خودم دقیقا تجربه یه چنین حسی و داشتم و آخر به نتیجه ای که گفتم رسیدم ،ولی چه فایده که سالهای زیادی از زندگیم بیهوده گذشت
وقتی اون به تو فکر نمیکنه
توهم بهش فکر نکن
خودت ارزش ت بیشتره تا اون
اذیت نکن خودتو
باید درمان بشی ، خودتم بخوای و کمک کنی .
عزیزم درسته میدونم چی میگی درکت میکنم اما آدما حق زندگی دارن ب این فکر کن تو انقد عاشقش بودی اون عاشقت نبود اذیتت میکرد زندگی درست حسابی نداشتی باهاش آرامش نداشتی ، مطمین باش خواست خدا بوده هرکاری ی حکمتی دارع شاید خدا تورو گذشته لیاقتت با بهترین آدم باشه ، مطمین باش اون دوستت نداشته اگر عاشقت بود می‌تونست بدستت بیاره پس زندگی که زن عاشق ترش باشه هیچ وقت جاودانه نیست باشه هم همیشه دعوا و خیانته ، از حکمت خدا ناراضی نباش ، نشد ک باهم باشید ولی هر آدمی حق زندگی داره توهم نباید ضعیف باشی بگی بعدش نمیتونم ، باید بتونی باید هربارش سرسخت تر بشی تجربه بگیری از زندگی بهتر بتونی خودتو باربیاری این زندگیه و از روی اجباره کاری نمیشه کرد ، و هرروز و هرروز داره با مسایل سخت تری روبرو میشه آدمی موفقه که همیشه با سختی ها دستو پنجه نرم کنه بعد موفقیتشو ببیینه توهم و آرزو خوشبختی براش کن موفق شو سراغ بهترین آدما برو آینده خوبی درست کن ، زندگی تو یک نفر خلاصه نمیشه که زندگی همینه انقد آدما میاد می‌ره تجربه جدیدی میگیری خسته میشی اذیت میشی ولی بازم زندگی تموم شدنی نیست خودکشی چیه دیگه
