راستش ما بدون عروسی و مراسم رفتیم خونه زندگیمون نه جهازی دادن ن کمکی از اطرافیان خودمون همه چی گرفتیم رفتیم مشهد واسه برادر همسرم و همه بزرگایه فامیل هدیه خریدم بعد اومدیمو اونجام برادر شوهرم خدا شاهده غذای انچانی یا پذیرایی نکردن خلاصه قرار بود سع تا پسزش بیان ماه دیه و به خاطر اینکه اونا به بلوغ رسیدن و همسرمم خونه نمیبود و سرکاز مادرم و بقیه گفتن خوبیت نداره تنها باشین و.. خلاصه گفتیم چی بگیم چی نگیم تا ناراحت نشن