2777
2789
عنوان

امروز 26 روزه که با شوهرم قهرم

390 بازدید | 32 پست

دو قبل یلدا بود که بحثمون شد و اون به خیلی بد توهین کرد ،از اون شب تا الان باهاش قهرم ،اصلا نمیتونم حرفاشو فراموش کنم ،وقتی نیست به خودم میگم بسه دیگه اومد باهاش آشتی میکنم ولی وقتی میاد دوباره حرفای اون شبش یادم میفته و دوباره ازش متنفر میشم 

الان یه ماه هم هست که نذاشتم پیشم بخوابه و بهم دست بزنه😔

تورو خدا بگید چیکار کنم؟ چطوری دلم و باهاش صاف کنم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

موضوع چی بوده و چه توهیتی کرده ؟

مامانم تازه فوت کرده بهش گفتم فردا پنج شنبه ست بریم خونه بابام من برم سرخاک مامانم چون بخاطر یلدا مهمونم میومد خونشون ،این تا من اینو گفتم مثل اسفند رو آتیش بالا پایین میپرید و دادا و بیداد که واسه چی بریم اونجا ،بهم گفت چه بعد مردنش عزیز شده واستون😔بعدشم گفت حالا خوبه قبلا دو سه ماه یبار بزوررر من میبردمت حالا الان گیر دادی بریم اونجا بریم اونجا

گلم بحداقسم شیطانه اون حرفا رو برات یادآوری میکنه

خودت اینجوری اذیت میشی 

لعنت کن ب شیطون و فراموش کن

هممون باشوهرامون دعوا داریم و بهم حرف میزنیم

تو دعوا ک حلوا خیرات نمیکنن

یه روایت هست میگه وقتی زن و شوهری قهرن شیطان از شدت خوشحالی میره ی گوشه خونشون سوت میزنه و شادی میکنه


من دو ساعت هم نمیتونم قهر کنم خودم خودکار حرف میزنم. منت کشی هم کرد یا اونم حرف نمیزنه؟

منم بخدا قبلا همینطوری بودم مثلا قهر میکردم چند دیقه بعدش یادم میرفت که قهرم و باهاش حرف میزدم ولی اینسری بد جور دلمو شکونده 

نه اون همون موقع که اومد معذرتخواهی کرد ،الانم من حرف بزنم اون حرف میزنه ولی من بهش رو نمیدم

قدمی برای جبران برداشته؟ پشیمونی داشته؟

بعد اینکه اون حرفا رو زد من بهت زده رفتم تو اتاق و در وبستم رو تخت دراز کشیدم که حالم بد شده بود پسرم فهمیده بود و باباشو صدا زده بود بعد اینکه حالم خوب شد اونم ازم معذرتخواهی کرد ،خودم حس کردم از ترس معذرتخواهی کرد 

گلم بحداقسم شیطانه اون حرفا رو برات یادآوری میکنهخودت اینجوری اذیت میشی لعنت کن ب شیطون و فراموش کنه ...

بخدا خیلی دلمو شکسته ازش ،اصلا نمیتونم فرامو کنم حرفاشو 

چند بار اومده سمتم اما نه حرفی میزنه نه چیزی فقط بزور میخواد بغلم کنه ،انگار بیشتر میاد نیازشو برطرف کنه

بخدا خیلی دلمو شکسته ازش ،اصلا نمیتونم فرامو کنم حرفاشو چند بار اومده سمتم اما نه حرفی میزنه نه چیزی ...

قربونت برم عزیزم خدا مادرتو رحمت کنه میفهمم چی میگی آزرده شدی ولی اینجوری خودت بیشتر اذیت میشی تا اون 

این همه قهرم سردی میاره، مطمین باش درس خوبی گرفته شوهرت دیگه

باهاش حرف بزن ک چقدر دلت شکسته و اشتی کن

فردا عیده حیفه دلت رو به این قهرو کدورتها سیاه کنی🥰

دنیا دوروزه ارزش اینهمه ناراحتی نداره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز