یک ساله عقدم...خسته شدم افسرده شدم دیگه از دستش
کم حرفه هم با من هم با خانوادش...دائم من باید بهش یادواری کنم که قربون صدقم برو و....اصلا نمیاد خونمون شاید یه اخرهفته...زنگم که میزنه نهایت ۵دیقه صحبت کنیم...
من خیلی آدم شاد و حرف زنی هستم...اگه من چیزی نگم اونم کلا سکوته
دلم میخواد بمیرم دیگه