سلام قشنگم ،دوست داری بگی چی شده شاید بتونیم با همفکری هم راه حل پیدا کنیم براش .❤️
خستگی بعد از فشار زیاد عادیه دورت بگردم
با شوهر حتما حرف بزن بگو یکم خسته شدم چند روزی دور از هیاهو واسه خودت باش . ببین چی قبلا حالتو خوب میکرده .چیکارا میکردی وقت خستگی برو سمتش .اصلا اگر دیدی دلت میخواد باهات باشه به شوهرتم بگو همراهیت کنه🙂
خستگی آروم آروم از جونت درمیاد وقتی خودتو مجبور کنی بری توی جمع .اگر خونه داری حتما برو دنبال یه کاری حتی کار خونگی و کوچیک ولی اگر بیرون باشه زودتر نتیجه هم میگیری ❤️
حالتو با پوست و استخونم درک میکنم فدات شم ،منم بابت اتفاقاتی که از بچگیم افتاد تقریبا از وقتی یادمه هرشب گریه کردم اما صبح پامیشم میرم دنبال کار .کارمم طوریه که دردی که خودم دارم عذاب میکشمو واسه بقیه درمان میکنم🙂همین که کنارشونم سرپا نگهم داشته 🙂
من و تو بخوایم هیچ کاریم نکنیم زندگی میگذره.اینطور معلومه شوهرتمددوست داری و نمیخوای از دستش بدی پس حواست باشه آزارش ندی 🙂چون یه وقتایی وسط حال بدیامون عزیزامون هم میرنجن که عذاب وجدان بعدش سنگین تره ...
میشه چند وقت به زور هم شده بری توی جمع و حرفه جدید ؟
🙂🙂🙂خواهش خواهرانه .نمیخوام حالت بد بمونه آخه قشنگم❤️❤️