خواب دیدم خونمون پر از جن هست
من نمیبینمشون ولی هستن
مثلا بابام در حموم وایستادن و دارن برادرم رو صدا میکنن من میگم داداش که اینجا پیش من نشسته
میگه این که تو حمومه کیه پس زل میزنم جلو برادرم صلوات میگم بسم الله میگم هیچی نمیشه میرم پیش بابام که در حموم وایستادن میبینم برق حموم خاموشه ولی صدای برادرم میاد از داخل که داره اواز میخونه همین که مابا خودمون میگیم حتما از اوناس ساکت میشه
یا میرم میخوابم میبینم یکی بغلم میکنه میگم حتما توهمه
بعد میگم اگر هستی فلان مدل بغلم کن یا مثلا دستم رو بگیر همین کارو میکنه اصلا هم ازش نمیترسم تازه خیلی هم دوسش دارم اسرار میکنم خودش رو بهم نشون بده
هرچی میگم قبول نمیکنه در نهایت یه عکس نشون میده شبیه بال های فرشته و اون دایره های روی سرشون تو فیلم ها میگه ما این شکلی ایم همینقدرش یادمه