من پسرم خوابه باید پاشم جمع و جور کنم خونه رو
دیروز روز سختی سرکار داشتم
امروز فقط استراحت نه توان جسمی دارم نه ذهنی
همسرمم صبح بیدار شد ناهار درست کرد بعد رفت سرکار که دیگه این زحمت با من نباشه
کاری ندارم تا شب
هیچی ساعت ۷ و ۴۰ از خواب پریدم دیدم خواب موندم بزودی بچه هامو آماده کردم فرستادم مدرسه بشدت خوابم میاد دوباره
باید استراحت کنم روزهای آخر بارداریمه
خدا به خیر کنه درد دارم
من کارامو کنم نهار درست کنم
من سرکارم به اندازه یه چایی خوردن اومدم اینجا بعدش باید برم کارامو انجام بدم اخر ماه بخاطر حقوقا خیلی کارم زیاده امروز اخر ساعت یه وبینارم داریم که شرکت توش اجباریه بعدش باید برم‌خونه وسایلمو‌کارتن‌کنم پسفردا که تعطیله شوهرمو بکشم زیرکار بریم خونه جدید 😁
خونه یه جورایی انگار بمب انداختن
دخترم سه سالشه دیروز داشت با پارچه ها روی مانکن مثلا لباس درست میکرد الان همه چا خورده پارچه شده
طراحی لباسامو انجام بدم
ظرفا روبچینم ماشین و هال رو یکم مرتب کنم
نهارم خونه مامانم دعوتیم
دراز کشیدم
ی کوه ظرف دارم بابد بشورم
وسایل جمع و جور کنم ک فردا میرم شهرستان
ناهارم با همسرمه
دیگه دکتر هم بعد از ظهر باید برم
با بچه بخونم فردا ازمون داره
لباسارو بشورم جاروبرقی بزنم
وای چقد کار شد
ی ساعتیه بیدارم تو رختخواب پیرم تازه بیدار شده منتظرم دخترمم بیدار شه بریم سراغ روتین زندگی صبحانه و‌تمیزکاری و ناهار و...
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
26 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
